گنجور

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۲ - معراج رسول اکرم(ص)

 

بعد از آن بر سر دیگر لب گشود

کان شب او را لیله ارشاد بود

عمان سامانی
 

عمان سامانی » معراج نامه » بخش ۳ - در فضیلت مولای متقیان حضرت امیرالمؤمنین(ع)

 

در یکی صف در رکوع و در سجود

در دگر صف در قیام و در قعود

عمان سامانی
 

ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواری‌ها » شمارهٔ ۲۶ - داستان غم فزا

 

رفت رفته طی منزل می نمود

رفت آنجا که امامش گفته بود

ترکی شیرازی
 

صامت بروجردی » قصاید » شمارهٔ ۱ - مثنوی در مدح شفیعه روز جزا فاطمه زهرا(س)

 

ذات تو اسباب ایجاد وجود

خاطرت آئینه غیب و شهود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۲۵ - اسلام آوردن زلیخا

 

هر چه بر من از بلا آمد فرود

جمله از حسن خدا داد تو بود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۳ - جنگ شداد با رب‌العالمین جل ذکره

 

بت‌پرست و گبر و ترسا و یهود

بر سر کرسی به نزد آن عنود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۶ - در بیان شهادت میثم تمار

 

بر کنیز خویش فرمان داد زود

عود و عنبر بهر میثم کرد دود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۶ - در بیان شهادت میثم تمار

 

گفت چون بر عترت طه درود

لب به لعن آل بوسفیان گشود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۳ - دفن اجساد شهدا

 

چشم حق بین آن سوار از هم گشود

دستها بر سینه گردن کج نمود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۴۴ - در بیان افتادن چهار دست

 

از دو سو زان قوم بدتر از یهود

بر دو دستش تیغ کین آمد فرود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۰ - حکایت ابراهیم ادهم با درویش

 

گفتنش بس کن دگر گفت و شنود

جد او را اندرین جا جای بود

صامت بروجردی
 

صامت بروجردی » کتاب القطعات و النصایح » شمارهٔ ۱۲ - حکایت عابد با کور

 

با نهیب عقل از جا جست زود

در به روی آن زن از رحمت گشود

صامت بروجردی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا

 

یا به بازی باغبان خلد بود

تاری از گیسوی حورانش گشود

وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا

 

تند بادی ناگهان سحری نمود

آن گل نورسته از دستم ربود

وفایی مهابادی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » مثنوی پیک صبا

 

جسم پاک از بندگی پر ناله بود

جان نوای «ما عرفنا» می سرود

وفایی مهابادی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۹ - خطاب به خازن عدلیه

 

خازن صندوق عدلیه شدی

تا بداند مؤمن و گبر و جهود

کز برای مرده ات تا بیست پشت

اندرین صندوق جز لعنت نبود

ادیب الممالک
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۰ - نغمهٔ بعل

 

بند دین از گردنش باید گشود

بندهٔ ما بندهٔ آزاد بود

تا صلوت او را گران آید همی

رکعتی خواهیم و آن هم بی سجود

جذبه ها از نغمه می گردد بلند

[...]

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۳۱ - فرو رفتن بدریای زهره و دیدن ارواح فرعون و کشنر را

 

قبر ما را علم و حکمت بر گشود

لیکن اندر تربت مهدی چه بود

اقبال لاهوری
 

اقبال لاهوری » جاویدنامه » بخش ۴۲ - زنده رود مشکلات خود را پیش ارواح بزرگ میگوید

 

نیک بنگر اندرین بود و نبود

پی به پی آید جهانها در وجود

«هر کجا هنگامهٔ عالم بود

رحمة’‘ للعالمینی هم بود»

اقبال لاهوری
 
 
۱
۶۵
۶۶
۶۷
۶۸
۶۹
۷۲