عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
رشتهٔ ما آدم و نوح است و هود
رشتهٔ ما نسل ابراهیم بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
هیچکس در ملک او غمگین نبود
زانکه لطفش عام گشته دروجود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
مرهم درد دل درویش بود
بوددایم پیش حق اندر سجود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
غیر ازین خود نیست در عالم درود
رو تو عود و چنگ را بربند زود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
او بزرگ عالمان ملک بود
بود دایم در رکوع و در سجود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
در هدایت او امام عصر بود
عالمی بر آستانش چهره سود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
این چه حالت بود و این سودا چه بود
برسر آتش برفت او خود چو دود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۸ - حکایت بر سبیل تمثیل در آنکه اقتدا به پیری باید نمودن و در دو عالم دستگیری داشتن
هر که در دنیا و دین مفلس بود
هیچ عاقل کی به دنبالش رود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
هر که در معنی این مظهر رود
بر تمام سروران سرور شود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
عقل هر کس را بود بر ره رود
جهل هرکس را بود گمره شود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۲ - در تنبیه حال غافلان و اظهار حقایق عارفان، و بیان یکتائی حق سبحانه و تعالی، و تکرار ظهور صفات او جل جلاله
رو تو بیداری گزین از خواب زود
تا شوی آگاه از سرّ ودود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۴ - در بیان خبر دادن از جلوۀ ظهور مولوی رومی قدس سره
رو بدان کین ظاهر و باطن که بود
چون بنادانی بمیری ز آن چه سود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۵ - در نصیحت بترغیب دین و آئین نبی، و ترک دنیا و میل بعقبی
باطن من برطریق شاه بود
ظاهرم بر دین عباسی نمود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۸ - در شرح احوال خود و خواب دیدن حضرت مولی و شفا دادن او را فرماید
این بگفت و شد روان آن شاه زود
سوختم بر آتش شوقش چو عود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
اوبگرد شهر اندر سیر بود
بر در یک خانهٔ بنشست زود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
پس نکاحش کرد و تسلیمش نمود
زانکه آن دختر دل ازوی برده بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
هر که این قول صوابم بشنود
یا باین اسرار نیکو بگرود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۳ - در خاتمه کلام و تاریخ سال اتمام و اظهار عجز و ناتوانی و معذرت
هستیم گاهی که از خود میربود
مینوشتم هرچه معنی مینمود
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - فی التوحید باری عز اسمه
برق را چون بی تو صافی دردبود
لاجرم تا زاد حالی مردزود
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۲ - آغاز كتاب
بوی او گر هیچ بتوانی شنود
گوی از کونین بتوانی ربود