×
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » گفتار یوسف همدان دربارهٔ عالم وجود
گر جهانی راه هر دم بسپری
گام اول باشدت چون بنگری
عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » حکایت مگسی که به کندو رفت و دست و پایش در عسل ماند
زانک تا با جان و بادل هم بری
مشرکی وز مشرکان غافلتری
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت دختر پادشاه که بر غلامی شیفته شد و تحیر غلام پس از وصل در عالم بیخبری
از نکویی بود آن رشک پری
یوسف و چاه و زنخدان بر سری
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » گفتار یک صوفی با مردی که کلیدش را گم کرده بود
نیست کارم را نه پایی نه سری
نه کلیدم بود هرگز نه دری
عطار » منطقالطیر » بیان وادی حیرت » حکایت شیخ نصر آباد که پس از چهل حج طواف آتشگاه گبران میکرد
کردهای چندین حج و بس سروری
حاصل آن جمله آمد کافری
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » ...
مست و عشق و آنگهی سلطان سری
چون بود معشوق او با دیگری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴ - در نعت اولاد مرتضی علیهم السلام که قرةالعین رسولند
زین دو مظهر ای پسر گر حاضری
جوی سرّ باطنی و ظاهری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵ - اشاره به کتابهای منظوم شیخ
گر تو از جام محبّت می خوری
جانب شهر ولایت پی بری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۳ - در نکوهش مفتی میفرماید
گر هزاران سال تو زحمت بری
مال دنیا را همه جمع آوری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۲ - تنبیه حال گرفتاران دنیا و شیرین نمودن ایشان بطلب مولی
ای به گلخن میل کرده از خری
ره به گلزار معانی کی بری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۳۲ - بیان خاتم بخشیدن حضرت امیرمؤمنان (ع) به سائل در بین نماز
در رکوع او کرد خود این سروری
داد در راه خدا انگشتری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۵ - قصه شیخ شقیق بلخی و هارون الرشید، و بیان نمودن ربقه امام معصوم موسی کاظم علیه السلام و منصور حلاج و تمثیل آنکه آشنا بیگانه را راه به آشنائی مینماید و بیگانه آشنا نمیشود
پیش ما باشد شراب کوثری
پیش ما باشد طریق رهبری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
غیر ز این در نیست در عالم دری
کور آن کو شد به راه دیگری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
بود سلطانی به صورت چون پری
عکس رخسارش چو مهر خاوری
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
شه بایشان داد حکم و داوری
کار ایشان بود ظلم و کافری