عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
سالک فکرت ز درد این طلب
می نیاساید زمانی روز و شب
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
اهل دل با روی چون زر خشک لب
تن زده تابوکه روز آید بشب
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
هر دو تن از هول دریا ای عجب
در تحیر باز مانده خشک لب
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
گفت زیر آب شو روزی طلب
گفت چون ماهی شوم نبود عجب
عطار » مصیبت نامه » بخش سوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
چون خلیل آن یک دمی خفت ای عجب
در پسر کشتن فتاد او زین سبب
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
صد هزاران قرن شد تا روز و شب
جان یک یک میستانم در تعب
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل
بعد ازان باد مخالف روز و شب
گرد کشتی میفرستاد ای عجب
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
بر لب آب آن دو تن را خشک لب
تشنگی میسوخت جانها ای عجب
عطار » مصیبت نامه » بخش پنجم » بخش ۷ - الحكایة و التمثیل
بود اندر مطبخ جم ای عجب
دیگ و کاسه در خصومت روز و شب
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعه
منطقه بر بسته داری روز و شب
می نیاسائی زمانی از طلب
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۱ - المقالة السابعه
هست هر کوکب درو در طلب
می نیاساید زمانی روز و شب
عطار » مصیبت نامه » بخش هفتم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
این بگفت و با رخی تر خشک لب
برکشید از حلق جان آهی عجب
عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
مرد مجنون گفت آخر ای عجب
چون کفن بینم شما را روز وشب
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل
جملهٔ اصحاب گفتند ای عجب
جان ازین کندیم ما در روز و شب
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
گفت هستم حق طلب در روز وشب
مرد گفتش من همین دارم طلب
عطار » مصیبت نامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
میزند در شاخ منقار ای عجب
میکند آن چوب هرجائی طلب
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
در گریز آید ز تشویر ای عجب
روز و شب خوش میکند از بیم شب
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل
دزد را شد حالتی پیدا عجب
اشک میبارید جانی پر طلب
عطار » مصیبت نامه » بخش شانزدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
کار دین و کار دنیا روز وشب
تو بقدر احتیاج خود طلب
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقالة السابعة عشره
میروم سر پا برهنه روز و شب
میکنم پیوسته این معنی طلب