گنجور

جیحون یزدی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - وله

 

ای پسر امروز به از باده خوردن کارنیست

اوفتادن مست در هنگام شادی عارنیست

شاید ار پوشیده ماند مستی رندان شهر

کز فرح در کعبه و بتخانه کس هشیار نیست

چند گوئی گاه مستی بخشمت بوس وکنار

[...]

جیحون یزدی
 

عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲: ای که جز انکارت اندر کار صاحبکار نیست

 

ای که جز انکارت اندر کار صاحبکار نیست

گر، به چشم عقل بینی هرگزت انکار نیست

گاه می گویی به مجلس دل چرا، بی درد، نی

گاه می گویی به گلشن گل چرا، بی خار نیست

با فضولی ها که این جبر است یا آن اختیار

[...]

عمان سامانی
 

صامت بروجردی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

کشتن منصور نزد عاشقان دشوار نیست

چو نکند عاشق که در این دوره دیگر دار نیست

در قفس مردن بود خوشتر چه از جور و رقیب

فرصت نالیدنی دیگر در این گلزار نیست

با خیال دوست بودن عین وصلست و نشاط

[...]

صامت بروجردی
 

میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

نیمه رفت از شب اکنون هیچکس بیدار نیست

فرصتی بهتر مرا زین نیمه از دیدار نیست

گفت سیاحی که من دیدم همه روی زمین

گوشه امنی بجز در خانه خمار نیست

گردیاری هست ویران است غیر از کوی یار

[...]

میرزا حبیب خراسانی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸

 

هیچ در ملک جهان چون او پری‌رخسار نیست

اهرمن را بهتر از گیسوی او زنار نیست!

هر زمان چون شمع اندر خانه دل بینمش

سد راه آن پری هرگز در و دیوار نیست!

عرض حاجاتت حجاب عکس مطلب می‌شود

[...]

طغرل احراری
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

بس که در قصر جهان آبادی از معمار نیست

جز فنا در خانه هستی دگر دیوار نیست!

عالمی سرگرم سودای خیال عالمند

هیچ کس از خواب غفلت یک دمی بیدار نیست!

بیش ازین در باغ و در گلشن منال ای عندلیب

[...]

طغرل احراری
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در مدح امیرالمؤمنین امام المتقین حضرت علی علیه‌السلام

 

آنکه می‌گوید مؤثر بهر این آثار نیست

راستی از نعمت انصاف برخوردار نیست

کی توان گفتن شود موجود بی موجد پدید

نقش بی‌نقاش نبود خانه بی‌معمار نیست

دست استادی بگردش آورد پرگار را

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

زنده نبود آنکه او را معرفت در کار نیست

مرده پندارش که هیچ از عمر برخوردار نیست

معرفت موقوف دیدار است و بس یا للعجب

چو نشود عرفان حق حاصل اگر دیدار نیست

عالم ایجاد از روی مثل آئینه ایست

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰

 

زنده نبود آنکه او را معرفت در کار نیست

مرده پندارش که هیچ از عمر برخوردار نیست

معرفت موقوف دیدار است و بس یا للعجب

چو نشود عرفان حق حاصل اگر دیدار نیست

عالم ایجاد از روی مثل آئینه ایست

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸

 

ایهاالناس این جهان را نیم جو مقدار نیست

جز متاع درد و محنت اندر این بازار نیست

شد مقصر آدم و حق در جهانش جای داد

پس جهان زندان و در زندان بجز آزار نیست

گر بیابم صد زبان وز هر زبان در هر نفس

[...]

صغیر اصفهانی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار

 

محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت

مست گفت: ای دوست! این پیراهن است، افسار نیست!

گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی

گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست

گفت: می‌باید تو را تا خانهٔ قاضی برم

[...]

پروین اعتصامی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode