ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸ - هلال ماه ماتم
باز بر طرف چمن، یا رب چه شد کآبر بهار
بر خلاف رسم و عادت گشته اینسان ژاله بار
گل به صد حسرت، گریبان صبوری کرد چاک
بلبل اندر شاخ گل، گردیده از غم بی قرار
جامهٔ نیلی به تن پوشیده سوسن، در چمن
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۰ - سوز عطش
چون شه ملک حجاز آمد سوی ملک عراق
پر نوا و شور شد از رفتنش این نه رواق
رایت منصوریش افتاد و، شد مغلوب کفر
رفتش از کف اختیار و، طاقتش آمد به طاق
از جفا سنگین دلان بستن بروی راه آب
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۱ - ضیاء دیدهٔ لیلا
کیست یارب این جوان نو خط سیمین عذار؟
کز شمیم طره اش گشته خجل مشگ تتار
کیست یارب این جوان پر دل لشکر شکن؟
کیست یارب این غضنفر فر دلیر نامدار؟
کیست یارب این پلنگ افکن سوار شیرگیر؟
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۲۴ - دشت عشق
عید قربان است و می بایست قربانی نمود
کعبهٔ عشق است باید حج روحانی نمود
خیز تا خود را به راه دوست قربانی کنیم
تا به کی باید در این عالم، گران جانی نمود
آفرین بر همت سلطان مظلومان حسین
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۴ - مشک تتار
بر مشامم بوی یار آشنا آید همی
یا که از طرف چمن، باد صبا آید همی
بوی ناف آهوی چین است یا مشک تتار
یا که بوی خاک دشت کربلا آید همی
گر به دقت بنگری از خاک دشت کربلا
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۷ - عاشق صادق
عاشق آن باشد که شرط عشق را آرد به جا
در فنای خویشتن معشوق را سازد رضا
عاشق آن باشد که گر برند بندش را زبند
در مقام جان فشانی نی نعم گوید نه لا
عاشق آن باشد که نبود در غم اهل و عیال
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۱ - مصاف عاشقی
چون جفا کردی به آل بوتراب، ای آسمان
کاش گشتی سرنگون همچون جباب، ای آسمان!
شام را معمور کردی ا زپی قتل حسین
ساختی بطحا و یثرب را خراب، ای آسمان
سبط احمد را فکندی در میان خاک و خون
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۲ - سر حلقهٔ عشاق
شکوه ها دارم ز تو ای آسمان، ای آسمان!
تا بکی گردی به کام دشمنان، ای آسمان!
در عراق آوردی از یثرب، به مهمانی حسین
آب را بستی به روی میهمان، ای آسمان!
از جفایت عرصهٔ کرب و بلا چون لاله زار
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۷۹ - لجهٔ خون
بوالجایبها از این گردنده گردون دیدهام
ظلم او را در جهان، ز اندازه بیرون دیدهام
چرخ را گفتم که با آل علی گردد به راست
گردش او را کنون، بر عکس وارون دیدهام
میر یثرب را به دشت کربلا عریان بدن
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۸۵ - چشمهٔ خنجر
از جفا جورت ای چرخ ستمگستر، دریغ!
کینه و ظلم تو زد آتش به خشک و تر، دریغ
سبز و خرم شد نهال آرزوهای یزید
شد خزان آخر نهال آل پیغمبر، دریغ
میر یثرب را چو منزل شد به دشت کربلا
[...]