گنجور

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۶

 

شیخ ما دیشب هوای خانهٔ خمّار داشت

هیچ دانید ای حریفان با که آنجا کار داشت

مست و بی خود شد برون از خانه دیشب آن صنم

از حریفان تا که یارب بخت برخوردار داشت

آنکه دیدی سرگران از بزم ما بگذشت دوش

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۱۷

 

شد جوان دوران و سر زد سبزه و آمد بهار

وقت غم بگذشت ساقی خیز و ساغر را بیار

شیوه ی دین داری و عقل است یاران را قرین

می کشی و عشق بازی و جنون ما را شعار

عاشقان و کوی یار و میکده نعم المقر

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۰

 

همچو بلبل گر من بی دل زبانی داشتم

روز وصل از شام هجران داستانی داشتم

در به روی من چنین محکم مبند ای باغبان

پیش از این من هم به اینجا آشیانی داشتم

از پس عمری مرا خواندی و آن هم با رقیب

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۶

 

مژده ای دل خیمه بیرون از جهان خواهم زدن

خیمه بر بالای هفتم آسمان خواهم زدن

بارگه بالاتر از کون و مکان خواهم کشید

پنج نوبت بر فراز لامکان خواهم زدن

آشیان در شاخسار قدس او خواهم کشید

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۹

 

ساقیا امشب مرا زان آب رمّانی بده

جامها پی در پی از آبی که می دانی بده

چون شدم من مست و بی خود زان دو لعلم بوسه ها

آشکارا گر نمی خواهی به پنهانی بده

شد تهی دلها ز عشق و بسته شد میخانه ها

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۳۰

 

ای خدا خواهم برون از هر دو عالم عالمی

تا ز رنج جسم و جان آنجا بیاسایم دمی

این خمار کهنه ی ما را کجا باشد علاج

از سبو تا خم دریغا گر ز می بودی یمی

زخم دل را مرهمی جستم طبیبی دید و گفت

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۳۱

 

راست گویم من اگر خود مرد دهقان بودمی

هر درختی غیر تاک از باغها بدرودمی

پس به جای هر درختی تا ککی بنشاندمی

نیز صد تاک دگر بالله بر آن افزودمی

بهر هر تاکی پس از میخانه چون ببریدمی

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - خوف اصلح است یا رجاء؟

 

راه نومیدی گرفتم رحمتم دل می دهد

کای گنه کاران هنوز امید عفوست از کریم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - طریقه تحصیل رجاء

 

آنکه جان بخشید و روزی داد و چندین فضل کرد

هم ببخشاید چو مشتی استخوان بیند رمیم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - قوت نفس و طریقه تحصیل آن

 

سالها باید که تا صاحبدلی پیدا شود.

بو سعید اندر خراسان یا اویس اندر قرن

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » دون همتی و مذمت آن

 

ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب

تا در این وادی مرا از تن برآید جان ز لب

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - مذمت دنیا و بی ارزشی و بی اعتباری آن

 

الحذر غافلان زین وحشت آباد الحذر

الفرار ای عاقلان زین دیو مردم الفرار

ای عجب دلتان نه بگرفت و نشد جانتان ملول

زین هواهای عفن وین آب های ناگوار

عرصه ای نادلگشا و بقعه ای نا دلپسند

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » علاج منت گذاشتن و ایذای فقیر

 

در سفالین کاسه رندان به خواری منگرید

کاین حریفان خدمت جام جهان بین کرده اند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » محبت دنیا منشأ همه اسباب حسد

 

به یاد حق از خلق بگریخته

چنان مست ساقی که می ریخته

اهل کام و ناز را، در کوی رندان راه نیست

رهروی باید جهانسوزی نه خامی بی غمی

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - آثار و لوازم عدالت

 

تا بود آگاه از احوال هر نزدیک و دور

بر فراز تخت از آنجا داده ایزد شاه را

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - آثار و لوازم عدالت

 

هر که آمد گو بیا و هر که خواهد گو برو

کبر و ناز حاجب و دربان در این درگاه نیست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » دروغ در اعمال و رفتار

 

قلب روی اندود نستانند در بازار حشر

خالصی باید که از آتش برون آید سلیم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - اخلاص از مقامات مقربین است

 

قلب روی اندوده نستانند در بازار حشر

خالصی باید که از آتش برون آید سلیم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - محبت خدا بالاترین محبت ها

 

جز محبت هر چه بردم سود در محشر نداشت

دین و دانش عرضه کردم کس به چیزی برنداشت

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - در فساد قول کسی که محبت خدا را فقط مواظبت بر طاعات می داند

 

کوی جانان را که صد کوه و بیابان در ره است

رفتم از راه دل و دیدم که ره یک گام بود

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۲
sunny dark_mode