گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۲

 

به خنجر میانش به دو نیم کن

دل بدسگالان پر از بیم کن

فردوسی
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۱ - آگهی یافتن طیهور از برگزیدن آتبین فرارنگ را

 

تو بر پادشا پادشاهی مکن

اگر بنده ای پس خدایی مکن

ایرانشان
 

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

ای صنم ماه روی هر چه توانی مکن

هست ترا جور خوی تا بتوانی مکن

لاله به سنبل مپوش لعل به لؤلؤ مگیر

زاد تو نیک است باز اندک دانی مکن

کرد سبک دل مرا انده هجران تو

[...]

سید حسن غزنوی
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام

 

تن فدا مانند ابراهیم کن

جان خود در راه او تسلیم کن

عطار
 

سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۳ - گفتار اندر پروردن فرزندان

 

به خردی درش زجر و تعلیم کن

به نیک و بدش وعده و بیم کن

سعدی
 

حکیم نزاری » ادب‌نامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱

 

به کف بر مدار و گرانی مکن

سبک رغبت دوستکامی مکن

حکیم نزاری
 

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۱

 

ای ز جان شیرین تر آغاز ترش رویی مکن

با چنان روی نکو بنیاد بد خوبی مکن

ما به آب دیده و خون دلت پرورده ایم

سرمکش ای شاخ گل از ما و خودرویی مکن

چون نمی جویی دلم را کز جفا آزرده یی

[...]

بابافغانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷۲

 

سرکشی بگذار پیش امر حق تسلیم کن

آتش نمرود را گلزار ابراهیم کن

بر تو دشوارست اگر یکجا وداع مال و جان

پیشتر از رفتن جان، مال را تسلیم کن

نخل بهتر در زمین نرم بالا می کشد

[...]

صائب تبریزی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱۱۷- آیه ۲۴۵

 

چونکه خواهد وام، خود تسلیم کن

بی عوض یا منّتی تقدیم کن

صفی علیشاه