گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح میر ابوالمعالی شمس الدین

 

ای شده روشن ز روی روشن تو رأی من

زلف تو دلبند من روی تو دل آرای من

شکر و بادام تو تن کاه و جان افزای من

آن یکی شادی کش من این یکی غمزای من

گر ببخشودی مرا آن کس که او را رأی من

[...]

قطران تبریزی
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴

 

شوم به بدرقه لا اله الا الله

ز راه آخرت از خوف خاتمت ایمن

بسند عفو گناه مرا به نزد خدای

رسول و دوستی اهل بیت او ضامن

ادیب صابر
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۷

 

خطاست پیش خرد در همه فنون هنر

عطارد ار قلمی راند جز بفتوی من

گرت بود هوس دلبران پرده لطف

بیا که جلوه کنانند وقت اتقی من

بسان طفل نوآموز پیر عقل آنگه

[...]

اثیر اخسیکتی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۰

 

فلک جناب و ملک خو عماد دولت و دین

توئی که جاه تو شد ملک جاودانی من

به کامکاری تو پشت بخت بنده قویست

که کامکاری تست اصل کامرانی من

ز حرص مدح تو همچون سهیل لرزانست

[...]

مجد همگر
 

مجد همگر » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۷

 

خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک

کآن نیارست زدن لاف ز هستی من

آسمان با همه تعظیم و بلندی کوراست

می زد از روی تواضع دم پستی با من

تا تو برداشتی اکنون ز سرم دست کرم

[...]

مجد همگر
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » مدایح و مناقب » شمارهٔ ۲۲ - فی الحقیقة و اثبات النفس الناطقه و یتخلص به البنی علیه الصلوة و السلام

 

دوش چون در جنبش آمد قلزم سودای من

موج خون بر اوج زد چشم محیط آسای من

بلبل آوائی که دستان ساز بزم انجمست

در سماع آمد ببانگ نغمه و آوای من

بسکه با لب گشت جان سوزناکم همنفس

[...]

خواجوی کرمانی
 

ناصر بخارایی » مثنوی هدایت‌نامه » ۳- المقاله

 

ندادند در میکده جای من

که آتش زند در بنان رأی من

ناصر بخارایی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۲۲ - رفتن خسرو به مداین و نشستن به پادشاهی

 

بگفتا گردش این چرخ ریمن

ندانم تا چه خواهد کرد با من

سلیمی جرونی
 

وحشی بافقی » ناظر و منظور » نامه جنون ناظر در کشتی و به طوق دیوانگی گردن نهادن

 

که ناظر داشت در کشتی نشیمن

ز ابر دیده دریا کرد دامن

وحشی بافقی
 

ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۲۸ - مدح ناصرالّدین شاه

 

مباش ایمن ز کَیدِ چرخِ ریمن

که از کَیدش نشاید بود ایمن

ایرج میرزا
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۹۹ - عهد خونین

 

نه سوگند است، سوگند هریمن

نه دل میسوزدش بر کس، نه دامن

پروین اعتصامی