گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۳

 

کجا جای دیوان دژخیم بود

بدان جایگه پیل را بیم بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۷

 

دلش زان شگفتی به دو نیم بود

کش از رستم و اژدها بیم بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام گور » بخش ۲۹

 

جهان از بداندیش در بیم بود

دل نیک‌مردان به دو نیم بود

فردوسی
 

عطار » مصیبت نامه » بخش یازدهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

در چنان روزی که جان را بیم بود

مرد بیدل خسرو اقلیم بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل

 

جان شیرینش که پر تعظیم بود

یافت قلب بلخ کابراهیم بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

تختهٔ پیشانیش از سیم بود

جمله را تابود از آنجا بیم بود

عطار
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۱۷ - گریختن عیسی علیه السلام فراز کوه از احمقان

 

آن گریزِ عیسی نه از بیم بود

آمنست او آن پیِ تعلیم بود

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۵۱ - جواب گفتن آن قاضی صوفی را

 

گر بگویی از پی تعلیم بود

عین تجهیل از چه رو تفهیم بود

مولانا
 

سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۲۲

 

مرا پیش ازین کیسه پر سیم بود

شب و روزم از کیسه پر بیم بود

سعدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۷ - در معارج ارواح و ابدان و عذاب ایشان

 

در جهان جای او حجیم بود

آبش از جرعهٔ حمیم بود

اوحدی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب دوم » فصل چهارم » بخش ۶ - التمثیل

 

لذت جنت از جحیم بود

داند آن کس که او حکیم بود

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل چهارم » بخش ۴ - الضلال المبین

 

نزد ایشان همه قدیم بود

چه کند عقل چون سقیم بود

شیخ محمود شبستری
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۸

 

سرّ علم قدر عظیم بود

خوش بزرگی که او علیم بود

حکم حاکم به قدر استعداد

بود ار حاکم حکیم بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۵۳

 

بر علم قدر عظیم بود

خوش بزرگی که او علیم بود

حکم حاکم به قدر استعداد

بود ار حاکم حکیم بود

شاه نعمت‌الله ولی
 

محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۲ - آمدن بیژن و آوردن برزوی رستم زال را قسمت اول

 

فراوان مر او را زر و سیم بود

ز درویشی و رنج بی بیم بود

محمد کوسج
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۵

 

اکسیر نظر ورای تعلیم بود

تعلیم درین ره سر تسلیم بود

خاک تن خوش زر کن از فیض نظر

تا در نظرت خاک زر و سیم بود

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲