گفت قاضی صوفیا خیره مشو
یک مثالی در بیان این شنو
همچنانک بیقراری عاشقان
حاصل آمد از قرار دلستان
او چو که در ناز ثابت آمده
عاشقان چون برگها لرزان شده
خندهٔ او گریهها انگیخته
آب رویش آب روها ریخته
این همه چون و چگونه چون زبد
بر سر دریای بیچون میتپد
ضد و ندش نیست در ذات و عمل
زان بپوشیدند هستیها حلل
ضد ضد را بود و هستی کی دهد
بلک ازو بگریزد و بیرون جهد
ند چه بود مثل مثل نیک و بد
مثل مثل خویشتن را کی کند
چونک دو مثل آمدند ای متقی
این چه اولیتر از آن در خالقی
بر شمار برگ بستان ند و ضد
چون کفی بر بحر بیضدست و ند
بیچگونه بین تو برد و مات بحر
چون چگونه گنجد اندر ذات بحر
کمترین لعبت او جان تست
این چگونه و چون جان کی شد درست
پس چنان بحری که در هر قطر آن
از بدن ناشیتر آمد عقل و جان
کی بگنجد در مضیق چند و چون
عقل کل آنجاست از لا یعلمون
عقل گوید مر جسد را که ای جماد
بوی بردی هیچ از آن بحر معاد
جسم گوید من یقین سایهٔ توم
یاری از سایه که جوید جان عم
عقل گوید کین نه آن حیرت سراست
که سزا گستاختر از ناسزاست
اندرینجا آفتاب انوری
خدمت ذره کند چون چاکری
شیر این سو پیش آهو سر نهد
باز اینجا نزد تیهو پر نهد
این ترا باور نیاید مصطفی
چون ز مسکینان همیجوید دعا
گر بگویی از پی تعلیم بود
عین تجهیل از چه رو تفهیم بود
بلک میداند که گنج شاهوار
در خرابیها نهد آن شهریار
بدگمانی نعل معکوس ویست
گرچه هر جزویش جاسوس ویست
بل حقیقت در حقیقت غرقه شد
زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد
با تو قلماشیت خواهم گفت هان
صوفیا خوش پهن بگشا گوش جان
مر ترا هم زخم که آید ز آسمان
منتظر میباش خلعت بعد آن
کو نه آن شاهست کت سیلی زند
پس نبخشد تاج و تخت مستند
جمله دنیا را پر پشه بها
سیلیی را رشوت بیمنتها
گردنت زین طوق زرین جهان
چست در دزد و ز حق سیلی ستان
آن قفاها که انبیا برداشتند
زان بلا سرهای خود افراشتند
لیک حاضر باش در خود ای فتی
تا به خانه او بیابد مر ترا
ورنه خلعت را برد او باز پس
که نیابیدم به خانهش هیچ کس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به نوعی فلسفه و عرفان پرداخته و به بررسی موضوعات عشق، وجود و حقیقت میپردازد. شاعر با استفاده از مثالها و تمثیلها به بیان پیچیدگیهای عاشقانه و روانشناختی میپردازد. او به تفاوتهای میان وجود و عدم، خوب و بد، و شناختی که عقل از جهان دارد، اشاره میکند.
در این متن، عاشق به ناز و زیبایی معشوق توجه دارد و در عین حال از بیقراری خود میگوید. قاضی صوفی به فهم و درک عمیقتری از وجود دعوت میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که برای درک حقیقت و رسیدن به منزلت شخصی، باید در خود گنجینههای درونی را جستجو کرد و از ظواهر دنیا فاصله گرفت. به طور کلی، متن بیانگر جستجوی معنوی و شناخت عمیقتر انسان از خود و جهان است.
هوش مصنوعی: قاضی به صوفی گفت: خیره نشو، مثالی را در این مورد بشنو.
هوش مصنوعی: عاشقان به دلیل عشق و دلبستگیشان همیشه بیقرار و ناآرام هستند، حتی اگر در کنار معشوق خود باشند. این ناآرامی به خاطر وجود عشق در دل آنهاست.
هوش مصنوعی: او با ناز و زیبایی خاصی ظاهر شده و در این حال، عاشقان همچون برگها در زیر باد، بیقراری و لرزش پیدا کردهاند.
هوش مصنوعی: لبخند او باعث شده که اشکها جریانی پیدا کنند و چهرهاش چون باران بر چهرهها بریزد.
هوش مصنوعی: همه این سوالات و بررسیها مانند کف روی دریا هستند که بر سطح آب میزنند و در حقیقت، در عمق دریا هیچ تغییری ایجاد نمیکنند.
هوش مصنوعی: هیچ مخالفتی در ذات و رفتار وجود ندارد، به همین خاطر هستیها پوششهایی را به خود گرفتهاند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که در مقابل چیزی دیگر وجود دارد، به نوعی به آن وابسته است. هیچ چیز نمیتواند به طور کامل جدا شود، مگر اینکه از آن بگریزد و خارج شود.
هوش مصنوعی: این شعر به این معنی اشاره دارد که انسان نمیتواند درک درستی از خوب و بد داشته باشد، مگر اینکه خود را با آنها مقایسه کند. در واقع، شناخت بهتر از خود و دیگران به ما کمک میکند تا به درک بهتری از نیک و بد دست یابیم.
هوش مصنوعی: وقتی دو چیز مشابه به هم آمدند ای پارسا، این کدام یک از آن دیگری به خالقش نزدیکتر است؟
هوش مصنوعی: بر تعداد برگهای باغ هیچ تفاوتی وجود ندارد، همانطور که کفهای روی دریا هیچ تأثیری بر آن ندارند.
هوش مصنوعی: بیتردید، میان تو و دریا، مسألهای وجود ندارد؛ زیرا دریا چگونه میتواند خود را در ذات خود گنجاند؟
هوش مصنوعی: حداقل چیز او، جان توست، حال این چگونه است و جان چه زمانی به درستی شکل گرفت؟
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که مانند دریایی وسیع و عمیق، در هر نقطه از آن، عقل و روح انسان به طور بینظیری از وجود او سرچشمه میگیرد. به عبارتی، وجود انسان و درک او به اندازهای عمیق و گسترده است که مشخصههایی از روح و عقل در هر بخش آن وجود دارد.
هوش مصنوعی: چطور ممکن است در تنگناهای محدود، همه چیز جای بگیرد؟ چرا که عقل و فهم کل در جایی قرار دارد که درک آن برای مردم عادی ممکن نیست.
هوش مصنوعی: عقل به بدن که بیجان و بیروح است میگوید: ای موجود بیحس، آیا از آن دریا و زندگی پس از مرگ هیچ بهرهای نبردی؟
هوش مصنوعی: بدن میگوید: من بهخوبی میدانم که سایهٔ تو هستم، اما آیا جان میتواند یاری از سایه طلب کند؟
هوش مصنوعی: عقل میگوید اینجا، جایی نیست که حیرت و شگفتی داشته باشی، زیرا اینجا فراتر از آن است که بتوان به آن ناسزا گفت و بیاحترامی کرد.
هوش مصنوعی: در اینجا، آفتاب به ذرهای کوچک تواضع میکند، مانند اینکه یک خدمتکار با احترام به اربابش رفتار کند.
هوش مصنوعی: شیر در این طرف سرش را به آهو نزدیک میکند، اما در اینجا برعکس، تیهو به او نزدیک میشود.
هوش مصنوعی: این را باور نمیکنی ای مصطفی که او از میان مسکینان دعا میطلبد.
هوش مصنوعی: اگر بگویی که هدف از یادگیری، آموزش دادن است، پس چرا در حقیقت این امر به جهل و نادانی میانجامد؟
هوش مصنوعی: او میداند که در میان ویرانیها، گنجی ارزشمند همچون گنج شاهانه قرار دارد.
هوش مصنوعی: بدگمانی میتواند به خود شخص آسیب بزند، زیرا هر قسمت از آن میتواند فاش کننده رازها و اطلاعات شخصی باشد.
هوش مصنوعی: واقعیت به خاطر اینکه در عمق خود غرق شده است، باعث شده که به جای یک ملت، به هفتاد یا حتی صد فرقه مختلف تقسیم شود.
هوش مصنوعی: با تو، ای صوفیا، از دل پرسشهایم صحبت میکنم. گوش جانت را بگشا و بشنو.
هوش مصنوعی: زخمی که از آسمان به تو میرسد، تو را منتظر پاداشی بزرگ میکند که پس از آن به تو داده خواهد شد.
نه اینکه او شاهی است که وقتی به تو سیلی زد پس از آن نبخشد تاج و تختی به تو
هوش مصنوعی: تمام دنیا مانند پشهای است و ارزش آن بسیار ناچیز است. در مقابل، خیری که به ما میرسد، به مانند رشوتی بیپایان است.
هوش مصنوعی: دریغ و آه، گردن تو به خاطر زین طوق زرین، در دنیای پر از دزدی و نیرنگ، محکم و صاف شده است؛ اینجا به حق و حقیقت، آسیب و بیاحترامی میرسد.
هوش مصنوعی: آن افرادی که پیامبران از سختیها و بلاها برداشتند، با افتخار سرهای خود را بالا گرفتند.
هوش مصنوعی: اما ای جوان، در درون خود حاضر و آگاه باش تا او بتواند تو را به خانهاش راهنمایی کند.
هوش مصنوعی: اگر او دوباره لباسش را پس بگیرد، دیگر نخواهم توانست آن را در خانهی هیچکس پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.