گنجور

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۰ - طلب امداد مهم خود کند

 

ای بزرگی که در بزرگی و جاه

قدرت از چرخ هفتمین بیشست

عقل با دانش تو بی‌دانش

چرخ با همت تو درویشست

دیدهٔ دیدهٔ ذکاء تو است

[...]

انوری
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۳) حکایت دیوانه به شهر مصر

 

چوسوز عاشق از صد شمع بیشست

چو شمعش روشنی از شمع خویشست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش هفتم » (۱۵) سؤال آن مرد از مجنون در باب لیلی

 

ولی تا از خودی سدّیت پیشست

اگر یادش کنی آن یاد خویشست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۲) حکایت بهلول و گورستان

 

نگونساری تو بیرون ز پیشست

که جانت را همه آفت ز خویشست

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۱) حکایت ابرهیم علیه السلام

 

ولیکن ایمنی او بخویشست

بسی آن زندگی از جمله بیشست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۰ - در فضیلت امام شافعی

 

یقینم شد که او سلطان جیشست

دلیلم، الامیة من قریشست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب

 

بسی میلم ز عشرت از تو بیشست

ولی بیمم ز رسوایی خویشست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

مرا اندیشهٔ خویشان خویشست

دلم ز اندوهشان پیوسته ریشست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

اناالحق میزند جانان که خویشست

نهاده دید خویشش جمله پیشست

عطار
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵

 

خطر بادیه ی عشق تو بیش از پیشست

این چه دامست که دور از تو مرا در پیشست

ایکه درمان جگر سوختگان می سازی

مرهمی بر دل ما نه که بغایت ریشست

دیده هر چند بر آتش زند آبم لیکن

[...]

خواجوی کرمانی
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۵۰ - در بی‌وفایی عمر

 

آه ازین منزلی که در پیش‌ست

که گذرگاه شاه و درویش‌ست

هلالی جغتایی
 

کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - تعریف اکبرآباد و باغ جهان آرا

 

ز نرگس هاش کز اندازه پیشست

سراپا دیده و حیران خویشست

کلیم
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۴ - جواب

 

بوحدت رتبه از اندازه بیشست

مقام هر کسی بر حد خویشست

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه

 

برین مقصد که راه از حصر بیشست

صراط هر کسی بر حد خویشست

صفای اصفهانی