گنجور

فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۲

 

نخواهم بدن زنده بی‌روی او

جهانم نیرزد به یک موی او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸

 

همی بوی مهر آمد از روی او

همی زیب تاج آمد از موی او

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶۷

 

نبودی چو شیرین به مشکوی او

بهر جای روشن بدی روی او

فردوسی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

ای برده آب از گل خودروی روی او

خوشتر ز قندهار وز مشگوی کوی او

بر بوی این بباغ بخفتم هزار شب

تا بو که یابم از گل شب بوی بوی او

از چشم او همیشه بلاجوی خلق زد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

آن خسروی که همچو سخن گوی گوی او

راند چنان که سیل بهر سوی سوی او

قطران تبریزی
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۹۲ - مناجات شهریار مرحوم خدابخش

 

از آن سهمگین پیکر وروی او

ازآن هیبت و دست و بازوی او

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱ - رزم شهریار بافرانک و اظهار عاشقی فرانک گوید

 

چه گویم من از خوبی روی او

که مه بود هندوی هندوی او

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۵۸ - آمدن رستم به خدمت لهراسپ شاه گوید

 

فرامرز اکنون بشد سوی او

که بیند یکی شاد دل روی او

عثمان مختاری
 

عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۱۱۳ - دادن شهریار فرانک را به ارژنگ شاه گوید

 

نه پیدا از آئینه شد روی او

که بادیو بد چاره بد خوی او

عثمان مختاری
 

سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح بهرامشاه

 

خواجه غلط کرده است در چه؟ در ابروی او

زان که نسازد همی قبلهٔ دل سوی او

قبلهٔ عقلست و نقل پیچ و خم زلف او

دایهٔ حورست و روح بوی خوش و خوی او

شیر فلک را شدست از پی کسب شرف

[...]

سنایی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - ترکیب بند

 

ترکی که خوشترست ز مشکوی کوی او

سروی که هست چون گل خود روی روی او

گر جای سرو جوی بود پس چه ساختند

از دیده عاشقا بلا جوی جوی او

آورد گرد ماه خطی کز جلال اوست

[...]

فلکی شروانی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۳ - در نعت پیغمبر اکرم

 

نیرزد به خاک سر کوی او

سر ما همه یک سر موی او

نظامی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۸ - گفتار حکیم هند با اسکندر

 

بگو تا چه نیروست نیروی او؟

سپند از چه برد آفت از خوی او؟

نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بوتیمار » حکایت بوتیمار

 

هست دریا چشمه‌ای از کوی او

تو چرا قانع شدی بی روی او

عطار
 
 
۱
۲
۳
۱۱