خواجه عبدالله انصاری » رباعیات شیخ انصاری (نقل از کشف الاسرار و انوارالتحقیق) » شمارهٔ ۳۹
آن دل که تودیدی همه دیگر گون شد
و آن حوض پر آب ماهمه پر خون شد
و آن باغ پر از نعمت چون وارون شد
وآن آب روان ز باغ ما بیرون شد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۵ - آگاه شدن موبد از رفتن رامین نزد ویس
جهان بر چشم ویرو تیرهگون شد
ز خشم شاه چشمش همچو خون شد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
چو اندیشه به کار اندر فزون شد
خرد در دست خشم و کین زبون شد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۹ - پاسخ دادن ویس رامین را
دل خودکامم از پیمان برون شد
که داند گفت حال او که چون شد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
به پیش آب هر آتش زبون شد
مرا از آب چشم آتش فزون شد
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۱ - وفات کردن ویس
چنان با گردش گیتی زبون شد
که هفت اندامش از فرمان برون شد
قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۴ - در مدح ابوالفضل علی
سپاه نوبهار آمد وز او گیتی دگرگون شد
که هامون همچو گردون گشت و گردون همچو هامون شد
چو روی و موی دلبندان زمین گلبوی و گلگون شد
بعنبر گل سرشته شد بصندل آب معجون شد
ز خیل تو بنفشه مرز چون دیبا و اکسون شد
[...]
منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۵ - در مدح خواجه خلف، روحالرسا ابوربیع بن ربیع
سبحانالله جهان نبینی چون شد
دیگرگون باغ و راغ دیگرگون شد
شمشاد به توی زلفک خاتون شد
گلنار به رنگ توزی و پرنون شد
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » ترکیبات و ترجیعات » شمارهٔ ۴ - مرثیه برای رشیدالدین
هیچ دانی که حال ما چون شد
تا ز قالب روانت بیرون شد
تا چو گل در چمن بپژمردی
رویش از خون دیده گلگون شد
زندگانی و جان و کار همه
[...]
خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲
افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد
وز دستِ اَجَل بسی جگرها خون شد
کس نآمد از آن جهان که پرسم از وی
کاحوالِ مسافران دنیا چون شد؟
خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » گردش دوران [۵۶-۳۵] » رباعی ۳۶
افسوس که سرمایه ز کَف بیرون شد،
در پایِ اَجَل بسی جگرها خون شد!
کس نامد از آن جهان که پرسم از وی:
کاحوالِ مسافرانِ دنیا چون شد.
امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۷۲
گر نعمت دشمنت ز حد بیرون شد
بنگر که به عاقبت ز محنت چون شد
از قارون گر به مال و گنج افزون شد
در زیر زمین نهفته چون قارون شد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱۵ - صفت هفت اختر
لب و دندان او پر از خون شد
اشک چشمش چو موج جیحون شد
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۹ - حکایت و ضربالمثل
گفت ای خواجه گرچه زان سون شد
نه ز بندِ زمانه بیرون شد
قوامی رازی » دیوان اشعار » شمارهٔ ۵ - در مدح شاه بطور عام و عرض تسلیت بدو شاه خاص
آب در دیده جهان خون شد
یک چراغ از دو خانه بیرون شد
میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۷- سورة الاعراف » ۶ - النوبة الثالثة
آن دل که تو دیدی همه دیگرگون شد
و آن حوض پر آب ما همه پر خون شد
و آن باغ پر از نعمت چون هامون شد
و آن آب روان زباغ ما بیرون شد.
خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۳۲ - در مرثیه امام ناصر الدین ابراهیم باکوئی
از مرگ براهیم که علامهٔ دین بود
دردا که علامات کرامات نگون شد
تا تختهٔ خاک است حصارش فضلا را
سر تختهٔ خاک آمد و دل خانهٔ خون شد
گویند که سلطان مهین بر در گنجه است
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
پای او از میانه بیرون شد
حال پیوند ما دگرگون شد