عمعق بخاری » دیوان اشعار » مقطعات و اشعار پراکنده » شمارهٔ ۱۵
به بزم وصال تو هر جرعهای
که دولت به نایم فرو میکند
چو خواهم که گیرم به کف، تخت بد
دگرباره اندر سبو میکند
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید
با رب این تاوان چه نیکو میکند
هیچ تاوان نیست هرچ او میکند
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۴ - منادی کردن سید ملک ترمد کی هر کی در سه یا چهار روز به سمرقند رود به فلان مهم خلعت و اسپ و غلام و کنیزک و چندین زر دهم و شنیدن دلقک خبر این منادی در ده و آمدن به اولاقی نزد شاه کی من باری نتوانم رفتن
ز آب و روغن کهنه را نو میکند
او به مسخرگی برونشو میکند
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۱
نه همین نازش مرا منع از رخ او میکند
هر گره در زلف، کار چین ابرو میکند
بیدماغی کرده است از بس که حالم را خراب
حیرتی دارم که گل را چون کسی بو میکند؟
چون گل رعنا رخش با لاله هرجا چهره شد
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶۷
غارت صبر از دلم آن آتشینرو میکند
گرمی خورشید گل را مفلس بو میکند
چشم مجنون بس که از وحشینگاهان پر شده است
چشم لیلی را خیال چشم آهو میکند
آن که چون شبنم ز گل بالین و بستر ساختی
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۴۳
چشم مستت سرمه را بیهوشدارو میکند
زهر قاتل وسمه را آن تیغ ابرو میکند
بر گلستانی که آن شمشاد بالا بگذرد
سرو را انگشت حیرت بر لب جو میکند
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۰۰ - تربز فروش
دلبر تربز فروشم رو به هر سو می کند
چون دچارش می شوم تربزچه را رو می کند
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۲۶۴ - تسمه باز
تسمه باز امرد که پشت تسمه را رو می کند
در شکافش هر که قلب انداخت یرغو می کند
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۴
قامت خمکز حیا سوی زمین رو میکند
فهم میخواهد اشارتهای ابرو میکند
هر کجا باشیم در اندوه از خود رفتنیم
شمع ما سر بر هوا هم، سیر زانو می کند
سایه و تمثال راکم نیستگر سنجی به باد
[...]
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۵۰ - حکایت
فلک حال او آرزو میکند
نیاید ز من آنچه او میکند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
هرچه به من غمزهٔ او میکند
چون نگرم نیک نکو میکند