در ایام قطب زمان بایزید
که بودش یقین از گمان بر مزید
یکی گفت با گبر آتشکده
که: ای کشتهٔ کیشت آتش زده
نهای جغد، آهنگ ناخوش چرا؟!
سمندر نهای، شوق آتش چرا؟!
بیا راه اسلامیان پیش گیر
ببین کیش ما، ترک آن کیش گیر
که تا ابر رحمت به گل باردت
ز شوره زمین گل به بار آردت
به پاسخ چنین گفت آن پیر گبر
که: خورشید تا کی بپوشم به ابر؟!
مسلمان اگر بایزید است، آه
ز من تا به اسلام، دور است راه!
شب از سجده گردیده خم پشت او
مجدر ز سبحه سر انگشت او
فلک حال او آرزو میکند
نیاید ز من آنچه او میکند
ور اسلام این است ای آموزگار
که میبینم از مردم روزگار
همان به کز آتش فروزم چراغ
نگیرم ز اسلام دیگر سراغ
به آتش بود گرم پشتم به روز
شبم بزم از آتش شود دلفروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در ایام بایزید بسطامی، یکی از گبریان (پیروان زرتشتی) به او گفت که چرا به آتشکده نمیروی و شوقی به اسلام نداری. بایزید در پاسخ گفت که تا زمانی که حقیقت را در اسلام نمیبیند، روی به آن نمیآورد. او به تفاوت حال و درونی خود با مسلمانی اشاره کرد که در عبادت و سجده غرق است. بایزید تأکید کرد که اگر اسلام به معنای واقعی آن است، او ترجیح میدهد که به آتش وفادار باشد، زیرا آتش در روز او را گرم میکند و شبنشینیاش را دلانگیز میسازد. به عبارت دیگر، او بر این باور بود که تجربه و حال درونی انسان مهمتر از ظاهر مذهبی است.
هوش مصنوعی: در زمان بایزید، وقتی که او از حالت شک و تردید به یقین رسیده بود، درک عمیقتری از حقیقت پیدا کرد.
هوش مصنوعی: یکی به شخصی که به آتشکده تعلق دارد گفت: ای کسی که تحت تأثیر کیش تو، آتش افروخته شده است.
هوش مصنوعی: چرا مانند جغد صدای ناخوشی سر میدهی؟ اگر مثل سمندر نیستی، چرا به آتش علاقهمندی؟
هوش مصنوعی: بیایید به روش اسلامیان پیش برویم و به دقت در آیین ما نظر بیفکنیم؛ سپس اگر آن آئین را نپسندیدید، آن را کنار بگذارید.
هوش مصنوعی: تا زمانی که باران رحمت بر تو نبارد و زمین خشک و شورهزار باشد، گلها نمیتوانند برویند و شکوفا شوند.
هوش مصنوعی: پیر زرتشتی به این سوال پاسخ داد که چرا خورشید را باید پشت ابر پنهان کنم؟ آیا این اقدام دائمی است؟
هوش مصنوعی: اگر کسی مانند بایزید (یکی از عرفای بزرگ) مسلمان باشد، وای به حال من که تا رسیدن به مقام اسلام و حقیقت آن، فاصله زیادی دارم!
هوش مصنوعی: در شب، او به خاطر نماز و عبادت به حالت خمیده درآمده و نشان سجده بر پشت او مشهود است، چون انگشتانش با تسبیحات پر شده است.
هوش مصنوعی: آسمان آرزو دارد که از من چیزی به او نرسد که او به من میدهد.
هوش مصنوعی: ای آموزگار، اگر اسلام به همین شکل است که من از مردم زمانه میبینم، پس آن را چگونه بفهمم و بپذیرم؟
هوش مصنوعی: من بهتر است که از آتش بسوزم، اما به هیچ قیمتی چراغی از اسلام نگیرم و از آن دور نشوم.
هوش مصنوعی: در روز، گرمای آتش به پشت من میرسد و شبها، مجالس و لذتها به خاطر همان آتش دلانگیز میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.