فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى
تو گفتی جادوی چهره نمودش
به یک دیدار جان از تن ربودش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۰ - رسیدن ویس و رامین به هم
بر آن دیدار خرسندی نبودش
فزونی جست اندوهان نمودش
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را
دگر باره نوازشها نمودش
به نیکو و ستایش بر فزودش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۳۱ - سبب قتل امیرالمؤمنین حسنبن علی علیهالسّلام
تا بکرد آنچه کردنی بودش
لیک زان فعل بد نبُد سودش
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۹ - ستایش امیرجلالالدولة ابوالفتح دولتشاهبن بهرامشاه ابن مسعود اناراللّٰه براهینهم
باد هردم برای مقصودش
شکّر شُکر بر سرِ جودش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۴ - آغاز داستان خسرو و شیرین
به هر سالی که دولت میفزودش
خرد تعلیم دیگر مینمودش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
ولی چون عشق دامنگیر بودش
دگر بار از ره عذر آزمودش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
که سیاره چه شببازی نمودش
تک طیاره چون اندر ربودش
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام
ولی چون بخت روباهی نمودش
ز شیری و جهانگیری چه سودش؟
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو
پریپیکر نوازشها نمودش
به لفظ مادگان لختی ستودش
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
از هر مثلی که یاد بودش
پندی پدرانه مینمودش
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۰ - صفت خورنق و ناپیدا شدن نعمان
غم بسی خورد و جای غم بودش
که سیه گشت خانه زان دودش
عطار » الهی نامه » آغاز کتاب » در معراج حضرت رسالت علیه الصلوة والسلام
یکایک انبیا را دست جودش
یقین تشریف داد و ره نمودش
عطار » الهی نامه » بخش دوم » (۳) حکایت سلیمان داود علیهما السلام با مور عاشق
مگر موری نیامد پیش زودش
که تلی خاک پیش خانه بودش
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۰) حکایت شاهزاده و عروس
بجای آورد آنچ افتاده بودش
همی بایست مرگ خویش زودش
عطار » الهی نامه » بخش نوزدهم » (۱۰) حکایت شاهزاده و عروس
ولیکن کار چون افتاده بودش
نبود از خجلت و تشویر سودش
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
درآمد آتشی از عشق زودش
بغارت برد کلّی هرچه بودش
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۱۴) حکایت بشر حافی که نام حق تعالی بمشک بیالود
ز عالم جز جَوی حاصل نبودش
بداد و مشک بستد اینت سودش
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۴ - الحکایه و التمثیل
چو آوردش بسوراخی که بودش
نبودش جای آن اشتر چه سودش