×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
چو گویی همان گوی کموختی
به آموختن درجگر سوختی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۴ - داستان مهبود با زروان
ز دانندگان دانش آموختی
دلش را بدانش برافروختی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۱۱ - سخن پرسیدن موبد ازکسری
بپرسید چندی که آموختی
روان را به دانش بیفروختی
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۴
سراسر سپد کوه بفروختی
پرستنده و دژ همی سوختی
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۴ - آگاهی ورقه از مکرعم
که فرزند خود را تو بفروختی
به ننگ اندرون دوده اندوختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۷ - در مولود پهلوان گرشاسب گوید
به زخم از سنان آتش افروختی
به یک تیر ده درع بر دوختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۸ - آمدن ضحاک به مهمانی اثرط و دیدن گرشاسب را
ز دندان به زخم آتش افروختی
درخت و گیاها همی سوختی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران
ندانی که باتش تنت سوختی
ترا هم به دستت کفن دوختی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۳۶ - وداع کردن فرامرز از نزد کاوس و تأسف خوردن رستم و پند دادن رستم،فرامرز را
ز تیزی یکی آتش افروختی
دو چشم من و زال زر سوختی
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۲۱ - کشتن فرامرز،دیو سیاه
تنش را زپیکان چو بردوختی
ز سوفار بر خون او سوختی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۰۱ - نامه بردن فاروق به جانب مرز خوبان به کوش و اظهار فرمانبرداری
بکشتی و ایوان او سوختی
ز شهرش چنان آتش افروختی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۴۹ - در آرزو کردن کوش شکار را و گم شدن او در بیشه
ز پیکان تیر آتش افروختی
وزآن چوب بیشه همی سوختی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۶۰ - نیرنگ کوش برای نابود ساختن موران
برآن تیزی آتش برافروختی
که گر کوه بودی تنش سوختی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۳ - دانش آموختن اسکندر از نقوماجس حکیم پدر ارسطو
هر آنچ از پدر مایه اندوختی
گزارشکنان در وی آموختی