هم اندر زمان نامه ای کرد زود
همه لابه کز لابه ها دید سود
سر نامه گفت ای جهانگیر شاه
جهان را مکن بیش خیره تباه
که گر باد را اندر آری به بند
هم از گردش چرخ یابی گزند
نیای تو ضحاک جنگی کجاست
که از خون تیغش همی موج خاست!
تو آیین شاهان پیشین سپر
مکن هیچ از آیین شاهان گذر
که هر شهریاری که بود از نخست
چو با شهریاری دگر رزم جست
بدو نامه کردی و دادیش پند
که این است آیین شاه بلند
اگر آمدی آرزویش بجای
وگرنه سوی رزم بودیش رای
کس از شهریاران پیش آن ندید
که سالار عجلسکس از تو کشید
چو نزدیک عجلسکس آمد سپاه
به رزم اندر آمد هم از گَرد راه
تو نه نامه کردی، نه دادیش پند
ببارید بر تختش ابر بلند
وزآن پس که شد با سپه در حصار
ندادی مر او را به جان زینهار
بکشتی و ایوان او سوختی
ز شهرش چنان آتش افروختی
چه مایه زن و کودک بیگناه
به شمشیر بیداد کردی تباه
دو کشور شده چون بیابان تهی
شده دور از او فرّهی و بهی
کنون شاه اگر دارد آهنگ ما
همی آرزو آیدش جنگ ما
ندانم من از خویشتن آن گناه
کزآن یافت آزار، فرخنده شاه
اگر رای ویرانی آمدش و کین
همه پیش شاه است روی زمین
نیاید کسی پیش تو بی گمان
جز آن کس که بر وی سرآید زمان
وگر خواهی ای شاه گیتی پرست
که هر خسروی را کنی زیر دست
بگو تا بدانیم و فرمان کنیم
به کام تو جان را گروگان کنیم
بدین کشور اندر میاور سپاه
که ویران شود کار و گردد تباه
که ما بنده ی شاه نیک اختریم
ز فرمان، وز رای تو نگذریم
به پاسخ همی چشم دارم کنون
که بادا درودت ز یاران فزون
شتابان فرستاده ی راست دار
همی رفت تا پیش سالار بار
مر او را ببردند نزدیک شاه
بدید آن بزرگی و آن پیشگاه
رخ پاک بر خاک تیره نهاد
بسی آفرین کرد و نامه بداد
چو آن نامه ی شاه برخواندند
فرستاده در پیش بنشاندند
همه راز و پیغام با او بگفت
دل کوش با خرّمی گشت جفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، نامهای به جهانگیر شاه نوشته شده که حاوی پند و اندرز است. نویسنده به شاه هشدار میدهد که از اعمال اشتباه و ویرانگر خود پرهیز کند و به آداب و سنن گذشتهی شاهان احترام بگذارد. او اشاره میکند که جنگ و خونریزی تنها به ویرانی و تباهی میانجامد و از شاه میخواهد که به جای لشکرکشی، از عقل و تدبیر استفاده کند. نویسنده همچنین از عواقب نبردهای پیشین و آسیبهایی که به مردم و شهرها وارد شده، میگوید و از شاه میخواهد تا جنگ و دشمنی را کنار بگذارد و به صلح و آرامش توجه کند. در نهایت، به امید دریافت پاسخ مثبت از شاه پایان مییابد.
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره میشود که در زمانی مشخص، شخصی به سرعت نامهای نوشت و از سر ناگزیری فریاد و لابه کرد. اما از این لابهها نتیجهای مثبت گرفت.
هوش مصنوعی: در مقدمه نامه آمده است که ای پادشاه بزرگ، جهان را بیشتر از این در تباهی و سردرگمی ننداز.
هوش مصنوعی: اگر بتوانی باد را به بند کشی، از چرخ فلک نیز آسیبی نخواهی دید.
هوش مصنوعی: آیا میدانی که آن نیای تو، ضحاک جنگی، کجاست؟ کسی که از خون تیغش امواجی برمیخاست!
هوش مصنوعی: از روشهای پادشاهان گذشته پیروی کن و هیچ چیز را از روشهای آنها کنار نگذار.
هوش مصنوعی: هر فرمانروایی که از ابتدا با دیگر فرمانروایان به جنگ پرداخته است، به مشکلات و چالشهایی دچار خواهد شد.
هوش مصنوعی: او نامهای به او نوشت و پندی داد که این روش و رفتار مخصوص شاه بزرگ است.
هوش مصنوعی: اگر به اینجا آمدی، امیدوارم که آرزوی خود را به همراه داشته باشی، و اگر نه، پس بهتر است که به میدان جنگ بروی.
هوش مصنوعی: هیچ کس از فرمانروایان پیش از تو، مانند تو نتوانسته است که با قدرت و شجاعت، بر دلها حکم براند و بر دیگران غلبه کند.
هوش مصنوعی: وقتی سپاه به نزدیک میدان جنگ رسید، همگی به صحنه نبرد پا گذاشتند و گرد و غباری از راه بلند شد.
هوش مصنوعی: تو نه نامه فرستادی و نه نصیحتی کردی، پس بگذار ابرهای بلند بر تخت او بارش کنند.
هوش مصنوعی: پس از آنکه سپاه در حصار قرار گرفت، تو جان او را حفظ نکردی و به او رحم نکردی.
هوش مصنوعی: تو با آتش سوزاندهای ایوان و کشتی او را، به طوری که مانند شعلهای در شهر طعمه حریق شده است.
هوش مصنوعی: چقدر زن و کودک بیگناه را به خاطر ظلم و ستمت نابود کردی.
هوش مصنوعی: دو سرزمین مانند یک بیابان خالی و بدون آب و گیاه شدهاند، زیرا از نعمت و شکوه او دور افتادهاند.
هوش مصنوعی: اکنون اگر پادشاه بخواهد راهی ما شود، آرزوی او هم این است که جنگ ما را ببیند.
هوش مصنوعی: نمیدانم چه چیزی در وجود من هست که به خاطر آن دچار آزار و رنج شدم، ای پادشاه خوشبخت.
هوش مصنوعی: اگر فکر و تصمیمی برای ویرانی و دشمنی به وجود بیاید، همه چیز در برابر شاه و حکمرانی او قرار دارد.
هوش مصنوعی: هیچ کس به سراغ تو نخواهد آمد مگر آنکه سرنوشتی برایش رقم خورده باشد که در زمان خاصی به تو برسد.
هوش مصنوعی: اگر ای شاه بزرگوار بخواهی، میتوانی هر پادشاهی را تحت سلطه خود درآوری.
هوش مصنوعی: بگو تا ما بفهمیم و تصمیم بگیرم، تا جان خود را به خاطر رضایت تو فدای کنیم.
هوش مصنوعی: در این سرزمین، سپاه نیار بیاور که باعث ویرانی و تباهی کارها نشود.
هوش مصنوعی: ما به خدمت شاه نیکخلق و مهربان مشغولیم و از دستورات و نظر تو سرپیچی نخواهیم کرد.
هوش مصنوعی: در حال حاضر منتظرم که سلام و درود تو از دوستانت به من برسد.
هوش مصنوعی: فرستادهای با سرعت و شتاب، به سوی سرپرست و فرمانده بار میرفت.
هوش مصنوعی: او را به نزد شاه بردند و آنجا بزرگی و مقام بلندش را دید.
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا بر زمین تیره قرار گرفت و این کار باعث خوشحالی و تحسین فراوان شد و نامهای به یادگار نوشت.
هوش مصنوعی: وقتی آن نامهٔ پادشاه را خواندند، فرستاده را در جلوی خود نشاندند.
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که در دل داشتند و پیامهایی را که میخواستند منتقل کنند، با او در میان گذاشتند. دل خود را شاد نگهدار و با خوشحالی همراه شو.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.