×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۵۳
از تو دارم هر چه در خانه خنور
وز تو دارم نیز گندم در کنور
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
مبین خود تا بمانی در عیان نور
بتو پیدا شود نور علی نور
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۵ - در صفات آیینۀ دل و کشف اسرار حقیقت در نمود صور فرماید
همه ذرّات آنجاگه شود نور
نماند ذرّه جز نور علی نور
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
ترا در خاک جسمت جان بود نور
که جسمت کل شود در جان جان نور
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
درون را با برون کن غرق در نور
که تا باشی بکل نورٌ علی نور
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
سرّ من ز اسرار آمد آن ز نور
پای تا سر جمله آمد غرق نور
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۴ - رقعهٔ دیگر نوشتن آن غلام پیش شاه چون جواب آن رقعهٔ اوّل نیافت
چون خوری یکبار از ماکول نور
خاک ریزی بر سر نان و تنور
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۶ - پاسخ روز به شب
روی تاریک تو چو دود تنور
در خورد راستی مقابل نور
حکیم نزاری » ادبنامه » باب ششم - در فرصت نگاه داشتن و حاجت خواستن » بخش ۱
زمین چون اثیر از دم و دود و نور
تو هم آتشی زن دگر در تنور
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۱ - به خانه بردن خولی
به نیلی حصار فلک، سبز نور
چو آتش زبانه کشد از تنور
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۷۱ - به خانه بردن خولی
از آن چار، یک زن چو دریای نور
خروشان روان گشت سوی تنور
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۳۴ - به درک فرستادن مختار، خولی اصبحی را
چو دیدم درست آن درخشنده نور
چو خور تافتی از میان تنور
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۳۴ - به درک فرستادن مختار، خولی اصبحی را
بسوزاد در آتش آن کاین تنور
تو را داد جای ای درخشنده نور
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۳۴ - به درک فرستادن مختار، خولی اصبحی را
سری دید پر خون به خاک تنور
کزو داشت بیننده ی مهر، نور