خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵
خوی او از خامکاری کم نکرد
سینهٔ من سوخت چشمش نم نکرد
دشمنان با دشمنان از شرمِ خلق
آشتی رنگی کنند آن هم نکرد
از مکن گفتن زبانم موی شد
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور
گر نفسش گرم روی هم نکرد
یک نفس از گرم روی کم نکرد
عطار » منطقالطیر » در تعصب گوید » درتعصب گوید
آنک کار او جز به حق یک دم نکرد
تا به زانو بند اشتر، کم نکرد
عطار » مصیبت نامه » بخش هفدهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
تن که یک درد مرا مرهم نکرد
همچو موئی گشت و موئی کم نکرد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۷ - در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا کی ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابهها از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابههای دیگر او راستگوتر باشد و امام باشد
مشک را بیهوده حق خوشدم نکرد
بهر حس کرد و پی اخشم نکرد
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » آیینه سکندری » بخش ۳
هم از عاجزی پشت را خم نکرد
ز نیروی دل ذرهای کم نکرد
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۲۸ - مقاله چهارم در اقامت نمازهای پنجگانه که پنجه طاقت قوی پنجگان تاب مشقت داده اوست و جبین عزت گردن فرازان به خاک مذلت نهاده او
نعره او خواب تو را کم نکرد
قامت او قد تو را خم نکرد
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۷ - جواب از این سؤال که چون دعای مظلوم مستجاب است چرا دعای اکثر مظلومان از اجابت در حجاب است
یکی خصم را بسته غم نکرد
سر مویی از فرق او کم نکرد
وحشی بافقی » دیوان اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
دوست سوزیست این که با من کرد
کار من بر مراد دشمن کرد
وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » در سوگواری قاسمبیگ قسمی
ماتم عشق وعزای او چه با عالم نکرد
کیست در عالم که برخود نوحه ماتم نکرد
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۴۱ - شمشیرگر
آن بت شمشیرگر ما را به خود همدم نکرد
ریخت خون عشقبازان را و ابرو خم نکرد
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۳۱۸ - شمشیرگر
آن بت شمشیرگر ما را به خود همدم نکرد
ریخت خون عشقبازان را و ابرو خم نکرد
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳
به مسلم، چو روزی مسلم نکرد
باو آنچه داد از مغی کم نکرد
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۸۷ - بلندی رفتن نمرود به تماشای سوختن حضرت خلیل ع
نیک ژاژ و کفر خود را کم نکرد
دیو نفس از ملک جانش رم نکرد
صفایی جندقی » دیوان اشعار » رقیهنامه » بخش ۲
کس بهم کیش خود این استم نکرد
این جفاها کس به کافر هم نکرد