بخش ۱۱۷ - در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا کی ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابهها از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابههای دیگر او راستگوتر باشد و امام باشد
دید احمد را ابوجهل و بگفت
زشت نقشی کز بنیهاشم شکفت
گفت احمد مر ورا که راستی
راست گفتی گرچه کار افزاستی
دید صدیقش بگفت ای آفتاب
نی ز شرقی نی ز غربی خوش بتاب
گفت احمد راست گفتی ای عزیز
ای رهیده تو ز دنیای نه چیز
حاضران گفتند ای صدر الوری
راستگو گفتی دو ضدگو را چرا
گفت من آیینهام مصقول دست
ترک و هندو در من آن بیند که هست
ای زن ار طماع میبینی مرا
زین تحری زنانه برتر آ
آن طمع را ماند و رحمت بود
کو طمع آنجا که آن نعمت بود
امتحان کن فقر را روزی دو تو
تا به فقر اندر غنا بینی دوتو
صبر کن با فقر و بگذار این ملال
زانک در فقرست عز ذوالجلال
سرکه مفروش و هزاران جان ببین
از قناعت غرق بحر انگبین
صد هزاران جان تلخیکش نگر
همچو گل آغشته اندر گلشکر
ای دریغا مر ترا گنجا بدی
تا ز جانم شرح دل پیدا شدی
این سخن شیرست در پستان جان
بی کشنده خوش نمیگردد روان
مستمع چون تشنه و جوینده شد
واعظ ار مرده بود گوینده شد
مستمع چون تازه آمد بیملال
صدزبان گردد به گفتن گنگ و لال
چونک نامحرم در آید از درم
پرده در پنهان شوند اهل حرم
ور در آید محرمی دور از گزند
برگشایند آن ستیران رویبند
هرچه را خوب و خوش و زیبا کنند
از برای دیدهٔ بینا کنند
کی بود آواز چنگ و زیر و بم
از برای گوش بیحس اصم
مشک را بیهوده حق خوشدم نکرد
بهر حس کرد و پی اخشم نکرد
حق زمین و آسمان بر ساختهست
در میان بس نار و نور افراختهست
این زمین را از برای خاکیان
آسمان را مسکن افلاکیان
مرد سفلی دشمن بالا بود
مشتری هر مکان پیدا بود
ای ستیره هیچ تو بر خاستی
خویشتن را بهر کور آراستی
گر جهان را پُر دُرِ مکنون کنم
روزی تو چون نباشد چون کنم
ترک جنگ و رهزنی ای زن بگو
ور نمیگویی به ترک من بگو
مر مرا چه جای جنگ نیک و بد
کین دلم از صلحها هم میرمد
گر خمش گردی و گر نه آن کنم
که همین دم ترک خان و مان کنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، گفتگوهای احمد و اطرافیانش درباره فضیلت راستی و شناخت حقیقت صورت میگیرد. ابوجهل به احمد میگوید که او زشت است، اما احمد با آرامش پاسخ میدهد که او به حقیقت میگوید. صدیقش او را آفتاب مینامد و احمد بر اهمیت راستگویی و دوری از دنیاهای فانی تأکید میکند. او به فواید صبر در فقر و قناعت اشاره میکند و توضیح میدهد که در قناعت میتوان به نعمتها دست یافت. در ادامه، او میگوید که باید از دنیای مادی دوری کرد و به دنبال حقیقت بود. او همچنین به زیبایی و ارزشهای واقعی اشاره میکند و میفرماید که درک و حس صحیح از دنیا نیازمند آگاهی و بینش است. در نهایت، او تأکید میکند که در جستجوی حقیقت، نباید اجازه داد که ترس یا تضادها از پیشرفت بازدارند.
هوش مصنوعی: ابوجهل، که از دشمنان سرسخت پیامبر اکرم (ص) بود، وقتی احمد (نبی مکرم اسلام) را دید، با تحقیر و نفرت گفت: چه نازیبایید این نقش و حضور که از نسل بنیهاشم برآمده است.
هوش مصنوعی: احمد به او گفت: تو به راستی حقیقت را بیان کردی، هرچند که این کار باعث افزایش مشکلات شده است.
هوش مصنوعی: دوست صدیق او گفت: ای آفتاب، تو نه از سمت شرق میآیی و نه از سمت غرب، پس با شادی و گرمی بتاب.
هوش مصنوعی: احمد گفت که تو درست میگویی، ای عزیز، تو از دنیای بیارزش رهایی یافتهای.
هوش مصنوعی: حاضران گفتند: ای برترین انسانها، تو راست گفتی، اما چرا به دو نفر که مخالف هم هستند، پاسخ دادی؟
هوش مصنوعی: گفت من یک آیینهام که به خوبی صیقل خوردهام، دستهای ترک و هندو در من هر آنچه که هست را میبینند.
هوش مصنوعی: ای زن، اگر مرا به طمع میبینی، بدان که از این جذبه زنانه بالاتر هستم.
هوش مصنوعی: اگر کسی در جستجوی نعمت و رحمت باشد، باید بداند که این امید و آرزو تنها در جایی تحقق مییابد که اصل نعمت وجود دارد.
هوش مصنوعی: فقر را هر روز دو بار امتحان کن تا بتوانی در فقر به غنای درون دست یابی.
هوش مصنوعی: صبر کن و با فقر کنار بیای، زیرا این احساس ناامیدی از فقر ناشی میشود و در حقیقت در فقر، عظمت و بزرگی الهی نهفته است.
هوش مصنوعی: سرکه را روی زمین نریز و ببین که هزاران جان با قناعت خود در دریای شیرینی غرق شدهاند.
هوش مصنوعی: نگاه کن به افرادی که با تحمل سختیها زندگی میکنند؛ مانند گلی که در آغوش خوشبویی و زیبایی محصور شده است.
هوش مصنوعی: ای کاش تو را در اینجا میدیدم تا احساسات درونم به وضوح بیان شوند و جانم به تو نزدیکتر شود.
هوش مصنوعی: این گفتگو مانند شیری است که در پستان جان وجود دارد و بدون اینکه کسی آن را بچشد، خوشایند و نیروبخش نخواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی شنونده مشتاق و در جستجو باشد، حتی اگر سخنران بیروح باشد، کلامش جانی تازه میگیرد و موثر میشود.
هوش مصنوعی: وقتی کسی تازه به جمعی وارد میشود، بدون هیچ نگرانی و دغدغهای، از آنجا که هنوز با محیط آشنا نیست، ممکن است نتواند به خوبی صحبت کند و احساس سردرگمی کند.
هوش مصنوعی: وقتی که شخصی ناآشنا وارد خانه میشود، اهالی خانه به سرعت از دید او پنهان میشوند.
هوش مصنوعی: اگر در جمع محرم بیفتی، کسانی که با تو از درد و رنج دور هستند، چهرههای آسیبدیده و خسته را پنهان میکنند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که زیبا و خوشایند باشد، برای کسانی که چشم و دل بینا دارند، نمایان میشود.
هوش مصنوعی: چه کسی صدای چنگ و نغمههای زیر و بم را برای گوشی که بیخبر و ناشنواست، میخواند؟
هوش مصنوعی: مشک را بدون دلیل خوشبو نکردند، بلکه به خاطر حس و حالی که داشت، به دنبال خشمی که برانگیخته بود نرفت.
هوش مصنوعی: خداوند زمین و آسمان را به وجود آورده و در این میان، نور و آتش فراوانی به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: این زمین برای موجودات خاکی است و آسمان مکان زندگی موجودات آسمانی.
هوش مصنوعی: مردی در طبقه پایین دشمنی برای کسی در طبقه بالا بود و مشتری، در هر مکان، قابل مشاهده بود.
هوش مصنوعی: ای زیبا، تو برای دیگران خود را به گونهای آراستهای که به چشمهای نادیده (کور) خود را نشان دادهای.
هوش مصنوعی: اگر بتوانم تمام گنجینههای پنهانی دنیا را جمعآوری کنم، روزی تو که در زندگیام آثاری از تو نیست، چهطور میتوانم این کار را انجام دهم؟
هوش مصنوعی: ای زن، اگر حرفی از ترک جنگ و راهزنی نمیزنی، حداقل بگو که ترک من را میخواهی یا نه.
هوش مصنوعی: من چه نیاز به جدال درباره خوب و بد دارم، زیرا دل من حتی از صلحها نیز ناخشنود است.
هوش مصنوعی: اگر به حرف من گوش ندهی و خاموش بمانی، کاری میکنم که به سرعت اینجا را ترک کنی و بروی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.