فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر
محّمد بدو اندرون با علی
همان اهل بیت نبی و ولی
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اورمزد نرسی » پادشاهی اورمزد نرسی
سر مژه چون خنجر کابلی
دو زلفش چو پیچان خط مغولی (؟)
فردوسی » شاهنامه » گفتار اندر داستان فرود سیاوش » بخش ۱۸
درنگ آمدت رای از کاهلی
ز پیری گران گشته و بددلی
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قطعات و ابیات بازماندهٔ قصاید » شمارهٔ ۳۳ - نیز ازاوست
من بدین بیدلی و دوست بدین سنگدلی
من بدین محتملی یار بدین مستحلی
یار معشوق من از مستحلی بر نخورد
تا نیاید زمن این بیدلی و محتملی
بفریباند هر روز دلم رازسخن
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲۶
ای آنکه به تن ز ارزوی مال چو نالی
از من چو ستم خود کنی از بهر چه نالی؟
در آرزوی خویش بمالید تو را مال
چون گوش دل ای سوختنی سخت نمالی؟
بدخواه تو مال است که مالیدهٔ اوئی
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۳
پیشهٔ این چرخ چیست؟ مفتعلی
نایدش از خلق شرم و نه خجلی
یک هنرستش که عیب او ببرد
آنکه زوالی است فعلش و بدلی
صبر کنم با جهان ازانکه همی
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۵
ای به خطاها بصیر و جلد وملی
نایدت از کار خویش، خود خجلی
هیچ نیابی مرا ز پند و قران
وز غزل و می به طبع در بشلی
حاصل ناید به جسم و جان تو در
[...]
ناصرخسرو » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴
با گشت زمان نیست مرا تنگ دلی
کایزد به کسی داد جهان سخت ملی
بیرون برد از سر بدان مفتعلی
شمشیر خداوند معدبن علی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۰ - پند دادن اثرط گرشاسب را
یکی خیره رایی دوم بددلی
سوم زفتی و چارمین کاهلی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر
بر افراخت از قلب یال یلی
برون زد چمان چرمه جزغلی