ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۴ - نامه کردن بهک به طیهور و آتبین
که من لشکر خویش را گفته ام
ز هرکس من این راز بنهفته ام
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۲ - در مقام و مرتبت این نامه
عاریت کس نپذیرفتهام
آنچه دلم گفت بگو گفتهام
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۷ - داستان پادشاه ظالم با مرد راستگوی
پیر بدو گفت «نه من خفتهام
زانچه تو گفتی بَتَرَت گفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
یا امیرالمؤمنین جان گفتهام
درّ معنی در معانی سفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷ - در ارتباط ولایت با نبوت
من سبق را از یقینم گفتهام
این یقین خود زخود بنهفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۵ - در سوخت و کشتن اهل خلاف درویشی را بجهة ذکر حدیث الولایة افضل من النبوة
این معانی را بخلوت گفتهام
درّ بالماس معانی سفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۱۸ - سلام الله یا غالب یا علی بن ابیطالب
من عیان و آشکارا گفتهام
وین همه درها بمظهر سفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۰ - در بیان حال و منع آنهائی که اهل شرند واز خود بیخبرند و دیگران را احتساب فرمایند
آنچه او گفتا بگو من گفتهام
من بگفت دیگران کی رفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
من سخن ازدانش او گفتهام
وز عطایش درّ معنی سفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۳ - در نصیحت و موعظه و تنبیه و خطاب قائم الولایه نمودن فرماید
این معانی را بجوهر گفتهام
درّ اسرارش به مظهر سفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۹ - در مذهب غیبت نمودن و اندیشۀ آن، و مجلس گفتن شیخ شبلی و سؤال سائل و جواب دادن شیخ او را و تنبیه شدن شیخ از آن
من سخن از دانش او گفتهام
در چنین راهی نه به او رفتهام
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید
این کتب اندر عبادت گفتهام
درّ اسرارش بشبها سفتهام
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۷ - وله ایضا
ای صاحبی که از نفحات شمایلت
پر خنده اندرون چو گل نو شکفته ام
در پوست همچو غنچه نمی گنجم از نشاط
تا مهر تو درین دل خونین نهفته ام
هر شام تا به صبح به الماس طبع تیز
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۴۲ - جواب فرعون موسی را و وحی آمدن موسی را علیهالسلام
تا بکوشد او که نی من خفتهام
تیز رو گو پیش ره بگرفتهام
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۲۶ - با خویش آمدن عاشق بیهوش و روی آوردن به ثنا و شکر معشوق
ثالثا تا از تو بیرون رفتهام
گوییا ثالث ثلاثه گفتهام
سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۳ - حکایت
بدین ماند این قامت خفتهام
که گویی به گل در فرو رفتهام
جامی » دیوان اشعار » خاتمة الحیات » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸
شب از گریه چندان گهر سفته ام
که تا روز غرق گهر خفته ام
ولی چون تو را درنیاید به گوش
چه سود این گهرها که من سفته ام
به جمعیت وصل ره چون برم
[...]
جامی » هفت اورنگ » سلامان و ابسال » بخش ۶ - حکایت آن شاعر که دعوی مداحی شاه کرد و نامه ای مختصر به نام شاه پیش آورد
در مدیحت تازه شعری گفته ام
گوهری روشن چو شعری سفته ام