گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۳ - عذر گفتن فقیر به شیخ

 

ور خورد هر چار دور از اوسط است

او اسیر حرص مانند بط است

مولانا
 

سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۰ - حکایت

 

خجل گفت کانچ از من آمد خطاست

ببخشای بر من، چه جای عطاست؟

سعدی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلع‌الانوار » بخش ۵ - عشق

 

آنکه ز حق پاکی چشمش عطاست

منع ز رخسار بتانش خطاست

امیرخسرو دهلوی
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » دیباچه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

راه حق آن بود که در وسط است

غیر از آن شک و شبهه و غلط است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۱۰ - التمثیل

 

کژی دایره نه از نُقَط است

نقطه و آنگاه کژ، نه این غلط است

شیخ محمود شبستری
 

شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل دوم » بخش ۵ - تحقیق

 

همچنین جسم​ها ز سطح و خط است

که مر آن را وجود از نقط است

شیخ محمود شبستری
 

فضولی » ساقی نامه » بخش ۱۱ - مناظره با تنبور

 

در آنجا که دیوان عفو و عطاست

غم معصیت‌، لاف طاعت‌، خطاست

فضولی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

ای منشی دیوان عزیز این چه خط است؟

وین لفظ که جمله هم چو سنگ و سقط است

ناصح چو به کیش تو سزای سخط است

بالله که غلط بر تو گرفتن غلط است

قائم مقام فراهانی
 

صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۵۱ - در معنی‌؛ إن الصلاه تنهی‌ عن‌ الفحشاء و المنکر و لذکر ﷲ اکبر

 

نقطه‌ تو، تا تو در راهی‌ خط‌ است‌

بحر تا واصل‌ نِه‌ ای در وی شط‌ است‌

صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۲ - صفت عدالت

 

عدل همچون به دایره نقط است

هر طرف‌ ظلم‌ و عدل‌ در وسط است

ملک‌الشعرا بهار