آسمانها ز دل برپا شد
وانجم از عدل عالمآرا شد
وین سرادق که بیحسابستی
عدل اگر نیستی خرابستی
عدل اگر از میان برافتادی
اختران یک به دیگر افتادی
عدل همچون به دایره نقط است
هر طرف ظلم و عدل در وسط است
مثلست آن که مهتربطحا
گفت: خیر الامور اوسطها
هرکه داند شناخت حد وسط
نکند خود به هیچ کار غلط
عقل شاگرد و اوستاد عدلست
هرکه او عادلست با عقلست
همه استمگران جهولانند
ظالمان، جاهلان و غولانند
دیوکآمد به بدتری شهره
بوده مردی ز عقل بیبهره
جاهلانند از دوسر ساقط
گه مفرّط شوند و گه مفرط
گوئیش رو که افتی از سر بام
پس رود تا فتد ازآن سر بام
جهل با ظلم خوش درآمیزد
دشمنی ها ازین میان خیزد
راستان مردم میانهروند
ظالمان فرقهٔ کرانه روند
عقل خود از قیاس عدل بود
عقل بهر شناس عدل بود
عاقلان عادلند در دنیا
به دو لفظ اندرست یک معنا
جاهلان ظالمند یا مظلوم
مترادف بود جهول و ظلوم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.