گنجور

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

از آن می هر که خورد او بی هوس شد

فغان و نالهٔ او چون جرس شد

عطار
 

شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه

 

جهان خلق و امر از یک نفَس شد

که هم آن دم که آمد باز پس شد

شیخ محمود شبستری
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۴

 

شبی که روی تو ما را چراغ مجلس شد

به سوختن دل پروانه‌اش مهوس شد

دو چشمت از دل و دین آنچه داشتم بردند

توانگری که به مستان نشست مفلس شد

ز کیمیای نظر چون تو خاک زر سازی

[...]

کمال خجندی
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷

 

ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد

دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد

نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت

به غمزه مسأله‌آموزِ صد مُدَرِّس شد

به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا

[...]

حافظ
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۹

 

به توبه شیخ مهوس مرا موسوس شد

چو دید ساغر لعلت حریف مجلس شد

که بست طاق خم ابرویت تعالی الله

که سجده گاه دل و جان صد مهندس شد

خراب بود به وحشت سرای هجر دلم

[...]

جامی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » صید شکوه به بند ترجیع در آوردن- و هر غزل را دام غزال شکایت کردن

 

آن شوخ، انیس بوالهوس شد

خونگرمی شعله، صرف خس شد

نزدیک رسید وعده بوس

شفتالوی خام، نیمرس شد

بر من ز نسیم بخت وارون

[...]

طغرای مشهدی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

درکارگاه غیب چو طرح لباس شد

گل را حریر قسمت و ما را پلاس شد

حربا نکرد روی به محراب آفتاب

در خاک نقش پای تو تا روشناس شد

بر خاک حسرت، از دم شمشیر ناز تو

[...]

حزین لاهیجی
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۲۵

 

به خون بی گناهان دسترس شد

زنخوت مست گشت و خود عسس شد

قائم مقام فراهانی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴ - نسب‌نامه

 

ابوالبرکات زان پس حق نفس شد

و زان پس بوسعید از اندلس شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۴۴ - القدم

 

به «قطنی قطنی» او پس بینفس شد

ندارم جا دگر یعنی که بس شد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۴۳ - النفس

 

نه هر جنبنده‌ئی صاحب نفس شد

کسی قدر نفس داند که کس شد

صفی علیشاه
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸ - تضمین غزل خواجه شیراز

 

چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد

ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد

عنایت شه و بخشایش ولیعهدش

دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد

ز فخر طعنه به مینو زند بهارستان

[...]

ادیب الممالک
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶ - خطاب به آقای میرزا هادی حایری و گله از ابناء زمان

 

سرمایه از کسادی پوسید و مندرس شد

در در خریطه سنگ زر در خزینه مس شد

برهان نقیض مطلوب دعوی خلاف حس شد

ظاهر زما نهفته طاهر زما نجس شد

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode