گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۹

 

حرم تا یمن پاک بر دست اوست

به دریای مصر اندرون شست اوست

فردوسی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثالثة عشر - فی مناظرة السنی و الملحد

 

عقلست آنکه شمع هدایت بدست اوست

چرخ بلند قامت و بر رفته پست اوست

اوج سپهر کی رسد آنجا که کنه اوست

و هم من و تو کی رسد آنجا که هست اوست؟

احکام روز اول و اخبار آخرین

[...]

حمیدالدین بلخی
 

عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۹ - درضمانت بهشت مر کاتب کتاب را و اسرار او فرماید

 

تاج سلطانیّ من از دست اوست

ناوک معنی من از شست اوست

عطار
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲ - مدح سلطان مظفرالدین قزل ارسلان

 

دریا گه سخا زغلامان دست اوست

در روی مهر طبع کرم پای بست اوست

دُردی کشی است ازشکر، شکراو، از آنک

در مجلس نوال شده مست مست اوست

دیری است تا که مسند شاهی نهاده چشم

[...]

اثیر اخسیکتی
 

کمال‌الدین اسماعیل » ترکیبات » شمارهٔ ۷ - و قال ایضاً یمدحه

 

مسعود صاعد آنکه فلک زیر دست اوست

تیر فلک کمینه یک انداز شست اوست

کمال‌الدین اسماعیل
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ساقی‌نامه » بخش ۱ - ابیاتی از سرآغاز

 

تر و خشک این بزمگه مست اوست

بساط می عشق در دست اوست

طغرای مشهدی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

هر دلی کز دست شد پابست اوست

پای بست حسن بالا دست اوست

سوختن صد داغ بر دل در دمی

کارهای عشق آتش دست اوست

ناوکش جست از دل و من بی خبر

[...]

جویای تبریزی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

جمله هستیها طفیل هست اوست

زور بازوی یداله دست اوست

نشاط اصفهانی
 

ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۳۴ - جواب حق سبحانه و تعالی با حضرت شعیب ع

 

بند دستت محکم اندر دست اوست

سینه ات آماجگاه شست اوست

ملا احمد نراقی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱

 

شاهنشهی که هستی عالم ز هست اوست

واین قدر وجاه مرتبه پست پست اوست

بلند اقبال
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۲۲- جذبه

 

جان من چون جام مِی در دست اوست

دل اسیر عشق و جان سرمست اوست

صفی علیشاه
 

عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۲

 

حبذا زین می که هر کس مست اوست

خلقت اشیا مقام پست اوست

عمان سامانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - غدیریه در مدح غالب کل غالب حضرت علی بن ابیطالب علیه‌السلام

 

می از ولای شهی بده که جان مست اوست

هستی‌هستی همه ز هستی هست اوست

پای نهادن بعرش مرتبه پست اوست

کعبه صفت لامکان‌خانه در بست اوست

صغیر اصفهانی