فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۰ - سخن دقیقی
بفرمود و گفت ای گو رزمسار
یکی بر پی شاه توران بتاز
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶
چو ببرید رستم تن شاخ گز
بیامد ز دریا به ایوان و رز
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۶
به زه کن کمان را و این چوب گز
بدین گونه پرورده در آب رز
فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۸
کمان را به زه کرد و آن تیر گز
که پیکانش را داده بد آب رز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۵
به بازارگانی برفتم ز جز
یکی کاروان دارم از خز و بز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۱۰
دلاور شد از کار آن خوشنوار
برام بنشست برتخت ناز
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه
بورقه چنین گفت گلشه کی خیر
سوی مامک و بابکم شو تو نیز
عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۴۴ - وله
به یکی تیر همی فاش کند راز حصار
ور بر او کرده همی قیر بود رازیجر
بیکی تیر همی فاش کند راز حصار
ور بروه کرده بود قیر به جای گل راز
فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۶ - در مدح امیر ابواحمد محمد بن محمود بن ناصر الدین سبکتگین گوید
تا لاله خودروی نگردد چو گل سیب
تا نرگس خوشبوی نگردد چو گل ناز
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷
کسی پر خانه دشتی دید هرگز
نه دیوار و نه در بل پست و موجز؟
دو لشکر صفزده در خانههاشان
پس هر لشکری یکی مجاهز
وزیر و شاه و پیلان و سواران
[...]
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۶ - در صفت طبایع چهارگانه گوید
ز هر گونه نو جانور صد هزار
کند عرض یزدان درین عرصه راز
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۸ - جواب دادن ویس رسول شاه موبد را
نگر تا تو نپنداری که هرگز
مرا زنده به زیر آری ازین دز