×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر متقارب » پاره ۴
توانی برو کار بستن فریب
که نادان همه راست ببند و ریب
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در مدح فضل بن قاورد
کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب
بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۴ - بیان دعویی که عین آن دعوی گواه صدق خویش است
آن غریب از ذوق آواز غریب
از زبان حق شنود انی قریب
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۰ - حکایت آن سه مسافر مسلمان و ترسا و جهود و آن کی به منزل قوتی یافتند و ترسا و جهود سیر بودند گفتند این قوت را فردا خوریم مسلمان صایم بود گرسنه ماند از آنک مغلوب بود
برد حلوا پیش آن هر سه غریب
محسنی از مطبخ انی قریب
سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر آغاز
تبه گردد آن مملکت عن قریب
کز او خاطر آزرده آید غریب
سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۵ - حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان
که سالوک این منزلم عن قریب
بد از نیک کمتر شناسد غریب
سعدی » بوستان » باب نهم در توبه و راه صواب » بخش ۱۱ - موعظه و تنبیه
پس ای خاکسار گنه عن قریب
سفر کرد خواهی به شهری غریب
حکیم نزاری » ادبنامه » باب یازدهم - در تمهید معذرت از گناه و کیفیّت آن » بخش ۳ - حکایت
ببخشای بر طفل و پیر و غریب
که از حق بیابی جزا عن قریب
امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۱۱
در غربتم افتاده ز هجران حبیب
از شدت ضعف گشته با مرگ قریب
یاری نه که آرد بسر خسته طبیب
زاری نه که جوید کفن از بهر غریب
یغمای جندقی » دیوان اشعار » مثنویات » صکوک الدلیل » بخش ۱۷ - برهان هفتم
کتابی از آن لعبت دل فریب
قلمدانی از این پریشان غریب
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱ - طبل الرحیل
که مرا هنگام رحلت شد قریب
بایدم رفتن از این دنیا غریب
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۰ - در صفت شیّادان لفّاظ که با دانستن چند اصطلاح خود را عالم نامیده و درمجالس سخن می گویند
بود آبادیئی به شهر قریب
رخت آنجا کشید مرد غریب
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
من هزاران چون تو را دادم فریب
زان فریب، آگه شوی عما قریب