کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب
بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب
هزار دیبا در باغ گسترید صبا
نگارهاش بدیع و طرازهاش غریب
شده چو مذبح عیسی ز بلبل و گل باغ
درخت گل چو بپیروزه و عقیق صلیب
جهان پیر صبی وار پر حلی و حلل
هواش دایه و پستانش ابر و غیث حلیب
رقیب لشگر گلها شده است سرو سهی
فکنده بر سر گلها نقاب سبز رقیب
نقیب وار بیاید میان باغ شمال
فرو کشد ز رخ هر گلی نقاب نقیب
ز بوی گلها در بوستان هزار نسیم
ز بانگ مرغان در گلستان هزار نسیب
هزار دستان در پیش گل خروش کنان
چو لابه کردن عاشق بپیشگاه حبیب
گشوده سوی چمن نیم خفته نرگس چشم
چنان محب که دزدیده بنگرد بحبیب
خروش قمری چون راست کرده چنک و رباب
نسیم نسرین چون می بمشگ کرده ربیب
دمیده نرگس و بویش دمان چنانکه کسی
میان مجمر سیمین نهد بر آتش طیب
نوای بلبل بر شاخ گل چنانکه کند
فراز منبر خطبه بنام میر خطیب
ابوالمظفر پر فضل فضل بن قاورد
که بر معادی با رد قضای بد بقضیب
نواخته دل خواهنده جود او بنشاط
گداخته تن بدخواه خشم او چو قصیب
منجمان بدو صد سال کرد نتوانند
قیاص جود و حساب سخای میر حسیب
بگوش عاشق گرچه نسیب خوش باشد
سئوال سائل خوش تر بگوش او ز نسیب
بمهر چهرش کرده ملوک فتنه قلوب
مخالفانش مقلوب در فتان بقلیب
کسی که خدمت او کرد نام و نان اندوخت
چو خادمش نبود کس در این زمانه کسیب
بسان محتشمان یافته ولیش مراد
بسان ممتحنان حاسدش نشسته مریب
کسی که صلب ندارد بمهرش اندر دل
شودش موی بر اندامهاش مار صلیب؟
تمام گفت که داند مدیح او بجهان
تهی که داند کردن شعاب راز شعیب کذا
ایا بصورت و سیرت چو آن کجا کردند
برادرانش منسوب ذنب خویش بذیب
کسی که مهر تو جوید گهر برد بجوال
کسی که مدح تو گوید درم برد بجریب
مخالفان تو خوارند چون لباس لبس
منافقان تو خوارند چون سلیم نشیب
نجیب ابن نجیب ار عجیب باشد سخت
چو بنگری بملوک دگر بود نه عجیب
ولیک بر سر تو این مثل دروغ شده است
کنون نجیبی ماند نخست جد بحسیب؟
مخالفان تو رفتند جمله زیر تراب
رمیده جان و شکسته دل و شکسته تریب
ز جود دست تو آموخته است ضرب ضراب
به طعن و ضرب کنی به رعد و چو زر ضریب
ز آفرین و ثنای تو میر خالی نیست
زبان مرد زکی و دهان مرد لبیب
کسی که خسته تیغ تو گشت به نشود
اگرش خضر بود خادم و مسیح طبیب
به پیش همت والای تو سپهر برین
چنان نماید چون پیش کوه قاف کتیب
کسی که خورده بود شربتی شراب هوات
بر او شرنگ شود خوشتر از شراب شریب
بهر اشارت کرده ترا زمانه مصاب
بهر مراد ترا کرده روزگار مصیب
سلب چو پوشی روز بلای شیر دلان
بجای مغفر و درع آرزو کنند سلیب
چو تو جهان ایادی نپرویده جهان
چو تو خدای مهیمن نیافریده مهیب
ایا مهیب ملوک کیان و فر کیان
ز هیبت تو همه سال بد سگال کئیب
زبانت سائل پرسنده، را بفضل جواب
بیانت دعوت خواهنده را بجود مجیب
بود بفضل و ادب بر جهانیانت فخر
چو تو به شاهی فاضل نیامده است و ادیب
همیشه مدح توام بر زبان چو ذکر خدای
همیشه مهر توام در بدن چو باده زبیب
بطبع خواهم ز ایزد که پیش تو شب و روز
به پای باشم چون بو نواس پیش خصیب
عزیز داری شعر رهی و نیست عجب
ادب عزیز نباشد مگر بپیش ادیب
همیشه تا بود از ناز پیش خلق غزل
همیشه تا بود از غم نصیب خلق نجیب
مخالفان ترا باد غم ز گیتی بهر
موافقان ترا ناز از زمانه نصیب
همیشه شادان بادی به روی میر اجل
کتاب شادی با طبع هر دو شاه کتیب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویرکشی زیباییهای طبیعت و جلال و شکوه باغ و گلها میپردازد. بلبل و غراب در میان گلها میچرخند و گلها به رنگهای مختلفی چون نارنجی و بنفش جلوهگری میکنند. شاعر با زبانی شعری و تصویری، به وصف رقیبها و زیباییهای باغ میپردازد و از حسی گرم و عاشقانه نسبت به گلها و زیباییهای آنها سخن میگوید. در ضمن، ستایش از شخصیتی بزرگ و بخشنده به نام ابوالمظفر، با بیان فخر و جود او مهاجرت میکند و نشاندهنده بزرگمنشی و فضایل او است. شاعر همچنین به تضاد میان مخالفان و طرفداران اشاره میکند و عشق و ادب را در برابر دنیا و مشکلات آن میستاید. در پایان، شعری عاشقانه به توصیف فضایل دوست و زیباییهای دنیا میپردازد.
هوش مصنوعی: الان که بلبل و crow (غراب) به هم نزدیک شدهاند، دیگر دوری گل نار (گل سرخ) و گل بنفشه (گل آبی) دور از دسترس نیست.
هوش مصنوعی: هزار پارچه ابریشم در باغ پهن شده است، نسیم صبحگاهی زیباییهای آن را تازه و طرحهایش را خاص و منحصر به فرد میسازد.
هوش مصنوعی: در باغی که بلبل و گل زندگی میکنند، حالتی شبیه قربانی عیسی پیدا شده است و درخت گل در آنجا مانند سنگهای قیمتی و زیبا، ارزشمند و خاص به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: جهان مانند یک کودک نازپرورده است که زیبا و آراسته است و هوای آن مانند مادری مهربان و دلسوز است که از ابر و باران شیر مینوشاند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که سروی بلند و شگفتانگیز با زیبایی خاص خود، مانند رقیبی در میان گلها ظاهر شده و با پوشش سبز خود، بر سر گلها سایه افکنده است. این تصویر به خوبی حس رقابت و زیبایی طبیعی را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: یک نگهبان با وقار و با استیل مخصوص وسط باغ میآید و با آرامش، پوشش هر شکوفهای را کنار میزند.
هوش مصنوعی: در بستان پر از گل، عطر گلها به مشام میرسد و در کنار آن، آواز پرندگان زیبایی خاصی به فضا میبخشد.
هوش مصنوعی: هزاران دست در برابر گل، با صدای بلند در حال ناله و شکایت هستند، درست مانند اینکه عاشق در برابر معشوقش به زاری میافتد.
هوش مصنوعی: نرگسی که در چمن در حال خواب است، چشمانش را به آرامی به سمت محبوبی میچرخاند، درست مانند دلدادهای که به طور مخفیانه به محبوبش نگاه میکند.
هوش مصنوعی: صدای قمری چون به مقام و جای خود میرسد میخواند و نسیم مانند گل نسرین، بوی خوشی شبیه مشک را به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: نرگس به شکوفایی رسیده و بوی خوش آن به قدری فراگیر است که مانند این است که کسی عطر خوشایندی را در یک ظرف نقرهای بر روی آتش میگذارد.
هوش مصنوعی: آواز بلبل روی شاخه گل همانند سخنرانی خطیب در بالای منبر آغاز میشود.
هوش مصنوعی: ابوالمظفر فضل بن قاورد شخصیتی با فضیلت است که در برابر سرنوشت بد ایستادگی میکند و به نوعی با آن جنگیده و به موفقیت دست پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: دلخواسته نیکی و عطای اوست و به همین خاطر تن خود را با شوق و اشتیاق به خاطر او آماده میکند، اما در مقابل، خشم او همانند سلاحی خطرناک و کشنده است.
هوش مصنوعی: منجمان و ستارهشناسان حتی با تلاش صد ساله هم نمیتوانند بزرگی و روح سخاوت و جود میر حسینی را اندازهگیری و محاسبه کنند.
هوش مصنوعی: اگرچه تقدیر و سرنوشت برای عاشق ممکن است خوشایند باشد، اما سوال کردن از معشوق برای او لذتبخشتر از هر آنچه تقدیر برایش به ارمغان میآورد، است.
هوش مصنوعی: زیبایی چهرهاش باعث شده که قدرت و جاذبهاش قلبهای مخالفان را تسلیم کند و آنان را تحت تأثیر خود قرار دهد.
هوش مصنوعی: کسی که برای او زحمت کشید و به او خدمت کرد، در واقع نام و نان خود را جمع کرد. چون در این زمانه، هیچ کس دیگر را نمییابد که چنین خدمتی را انجام دهد.
هوش مصنوعی: شبیه به انسانهای محترم، او به مقصودش رسیده است، اما مانند امتحانکنندگان حسود، نمیتوان به او اعتماد کرد.
هوش مصنوعی: شخصی که در وجودش نیرومندی و کمالی نیست، میتواند به عشق و محبت دیگران دل ببندد، حتی اگر در ظاهر فردی جذاب نباشد. در واقع، جذابیت درونی و روحی او میتواند باعث شود که دیگران به او علاقهمند شوند.
هوش مصنوعی: همه میگویند که او را در دنیا ستایش کنند، اما کسی نیست که بداند راز و رمز گفتار شعیب چیست.
هوش مصنوعی: آیا تو نیز به زیبایی و ویژگیهای ظاهری مانند آنها هستی، همانطور که برادرانش به خاطر خطای خود به عنوان ستمگران شناخته شدند؟
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال محبت تو باشد، گنجی ارزشمند به دست میآورد. و کسی که تو را ستایش کند، پاداشی برابر با زمین خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: دشمنان تو در نظرها حقیر و کوچکاند، مانند کسانی که به ظاهر خود میرسند ولی در واقع در دل سلیم و صادق نیستند.
هوش مصنوعی: اگر کسی از نسل نجیب و با اصالت باشد، وجودش عجیب نیست؛ وقتی به ملکتهای دیگر نگاه کنی، سخت است که چنین نجابت و اصالتی را پیدا نکنی.
هوش مصنوعی: اما بر تو این مثل به دروغ گفته شده است که آیا اکنون نجیبزادهای بهجامانده از اجداد قدرتمند خود باقی مانده است؟
هوش مصنوعی: مخالفان تو همگی رفتهاند، مانند شترانی که به زیر بار میروند، دلشان به خاطر تو شکسته و روحشان در فشار است.
هوش مصنوعی: دست generous تو به من آموخته است که چگونه با کلمات بازی کنم و به طعنهها و انتقادات پاسخ دهم، مانند طلایی که با دقت و ظرافت ساخته میشود.
هوش مصنوعی: زبان مردانی که باهوش و فهیم هستند، هیچگاه از ستایش و تحسین تو خالی نیست.
هوش مصنوعی: کسی که از تیغ تند تو آسیب ببیند، حتی اگر خضر به او خدمت کند و مسیح هم او را درمان کند، دیگر بهبود نمییابد.
هوش مصنوعی: به دلیل اراده و تلاش بالا و والا و بینظیر تو، آسمان همچون کتیبهای در مقابل کوه قاف به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: کسی که از شراب عشق تو نوشیده باشد، حالش بهتر از آن کسی است که شراب معمولی مینوشد.
هوش مصنوعی: زمانه به تو اشاره کرده و برای آرزوهایت به تو سختی ها و مشکلاتی داده است.
هوش مصنوعی: وقتی که مرکب را برمیداری، روزگار سختی بر دلیران فرام میرسد، و به جای حفاظت و زره، آرزوی صلیب را در سر میپرورانند.
هوش مصنوعی: ای تو که در جهان بینظیری، به راستی که جهان مانند تو آفریدهای ندارد و خداوند قدرتمند نیز موجودی مثل تو خلق نکرده است.
هوش مصنوعی: آیا زیبایی و شکوه شاهان کیان و فرزندانشان از هیبت تو، هر سال، به بدی و ناگواری تبدیل میشود؟
هوش مصنوعی: زبان تو مثل خواهندهای است که سؤال میکند و با لطف و محبت، پاسخ تو را میطلبد و به جدیت به دنبال جواب است.
هوش مصنوعی: به لطف و ادب خود بر جهانیان، همچون تویی در مقام شاهی با فضل و دانش نیامده است.
هوش مصنوعی: همیشه زبانم به ستایش تو مشغول است، مانند ذکر خدا. عشق تو در وجودم همچون شراب است که از انگور گرفته شده است.
هوش مصنوعی: از خدا میخواهم که مانند بو نواس، همواره در کنار تو شبها و روزها پابرجا باشم.
هوش مصنوعی: اگر کسی شعر زیبایی مانند شعر رهی داشته باشد، تعجبی نیست که ادب و اخلاق خوب نداشته باشد؛ چون ادب واقعی فقط پیش افراد با دانش و فرهیخته پیدا میشود.
هوش مصنوعی: همیشه وقتی ناز و محبت وجود دارد، شعرها و غزلها هم زیبا و دلنشین خواهند بود. اما وقتی غم بر دلها حاکم شود، این غم به دلهای بزرگ و بافضیلت نیز میرسد.
هوش مصنوعی: دشمنان تو با غم و اندوهی از دنیا روبرو هستند، اما دوستان تو از نعمتها و زیباییهای زندگی بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: همیشه خوشحال خواهی بود، تا زمانی که مرگ به سراغت نیاید. زندگی را با شادمانی بگذران، زیرا این دو مقام بزرگ به زبان شیرین زده شدهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع
چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب
نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب
به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب
اگر به بستان آسیب دید نار از سیب
بخانه باز پشیمان شده است از آسیب
ز درد سیب بخون در غریق شد دل نار
ز شرم نار برنگ عقیق شد رخ سیب
می عقیق بران نار و سیب باید خورد
[...]
درین دو روزه توقف که بو که خود نبود
درین مقام فسوس و درین سرای فریب
چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش
ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب
مرا خدای تعالی ز آسیای فراز
[...]
رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب
گل جمال تو را خار غمزه تو رقیب
دلم بماند به زندان عاشقی محبوس
ز قصد شحنه غمز رقیب و جور نقیب
غریبم از تو و این را سبب نعیب غراب
[...]
خدایگانا شاگرد رای توست قضا
ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب
ز چوب منبر خشک از نشاط گل بدمد
نسیم نام تو چون بگذرد به لفظ خطیب
نه قطره ماند به دریا نه ذره ماند به دشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.