سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۷ - خوان چهارم و پنجم و ششم در رفتن فرامرز از سرما و گرما و کشتن کرگدن و رسیدن به خوان هفتم
بزرگان و گردان لشکر همه
سپاه آنچه بودند یکسر همه
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
چون به بینی اول وآخر همه
خود توباشی باطن و ظاهر همه
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۳۳ - طلب کردن امت عیسی علیهالسلام از امرا کی ولی عهد از شما کدامست
منبسط بودیم یک جوهر همه
بیسر و بی پا بدیم آن سر همه
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۳
از همه پنهان و پیدا از همه
کی شناسد این سخن را بر همه
آفتابی می نماید ماه ما
این چنین نوری بود در خور همه
می برنگ جام پیدا آمده
[...]
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۷۵ - جواب نوشتن مادر اسکندر نامه ارسطو را
بود حکمت او نهان در همه
به حکمت بود حکمران بر همه
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
منبسط بودیم و یک جوهر همه
بی سر و بی پا بدیم آن سر همه
قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۳ - وله ایضاً
ز صنع پروردگار چو در مدور همه
ز قدرت کردگار چو خور منور همه
چو شعر من آبدار چو گل معطر همه
چو دل گهرهای چند نهفته در بر همه
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱۹ - در طلب یاری نمودن آن سید بشر در میدان و شهادت حضرت ولی اکبر اعنی علی اصغر والاعانه من خالق القضا و القدر
در رکابش انبیاء حاضر همه
بر جمال لم یزل ناظر همه
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
منبسط بودیم و یک جوهر همه
بیسر و بی پا بدیم آن سر همه
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - عید عاشقان
عید است و بسته هر کران، زیبا بتان زیور همه
دارند هر سو دلبران، زرین قبا در بر همه
هر سو بتی دامن کشان، در هر طرف سروی روان
در باغ دل در راغ جان، از یکدگر بهتر همه
زیبا بتان در دلبری، دل برده از حود و پری
[...]