عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۶ - دیدن ورقه و گلشاه یکدیگر را
بدو گفت: از حشمت و شرم را
نگه کردن حق آزرم را
ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳
آزرده کرد کژدم غربت جگر مرا
گوئی زبون نیافت ز گیتی مگر مرا
در حال خویشتن چو همی ژرف بنگرم
صفرا همی برآید از انده به سر مرا
گویم: چرا نشانهٔ تیر زمانه کرد
[...]
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۷ - اندر باز آمدن دایه به نزدیک رامین به باغ
از ایزد شرم بادا مادرم را
که کرد آلوده ویژه گوهرم را
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
برون آوردمی زو دلبرم را
زمانه سجده کردی خنجرم را
امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۱۸
گوهری گویا کزو شد دیده پرگوهر مرا
کرد مشکین چنبر او پشت چون چنبر مرا
عشق او سیمین و زرّین کرد روی و موی من
او همی خواهد که بِفریبد به سیم و زر مرا
تا مرا دل آس شد در آسیای عشق او
[...]
ایرانشان » بهمننامه » باز آمدن بهمن از هند به ایران و رها کردن زال و دختران رستم از بند » بخش ۱۶ - صفت دیو زوش کردن نوش آذر پیش شاه بهمن و نامه نبشتن شاه پیش دیو
نخواند همی جز برادر مرا
به هر نیک و بد هست یاور مرا
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۷ - حکایت
ناگه آمد ندا که مُجرم را
از میان کن برون که مُکرم را
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴
ای کرده در جهان غم عشقت سمر مرا
وی کرده دست عشق تو زیر و زبر مرا
از پای تا به سر همه عشقت شدم چنانک
در زیر پای عشق تو گم گشت سر مرا
گر بیتو خواب و خورد نباشد مرا رواست
[...]
نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الملک و البراهمة » بخش ۱ - باب پادشاه و برهمنان
کوه گفت: از شرم حلمش عاشقم بر ماه دی
زانکه باد ماه دی در سر کشد چادر مرا
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۴ - پادشاهی اسکندر به جای پدر
دباغت چنان دادم این چرم را
که برتابد آسیب و آزرم را
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۰ - خراج خواستن دارا از اسکندر
به یک سو نهم مهر و آزرم را
به جوش آورم کینهٔ گرم را
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۲ - رای زدن دارا با بزرگان ایران
ولیکن نکشت آتش گرم را
به سر کوچکی داشت آزرم را
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » گفتهٔ بوعلی رودبار در وقت مرگ
گر بسوزی همچو خاکستر مرا
در نیابد جز تو کس دیگر مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش دهم » بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل
روز اول چون گشاد این در مرا
بوده است این پوستین در بر مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش بیستم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
چون برهنه میبود این سر مرا
پای ازو نبود گرامی تر مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و ششم » بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل
هرچه نبود تا ابد همبر مرا
آن کجا هرگز بود در خور مرا
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳ - آموختن وزیر مکر پادشاه را
بعد از آن در زیرِ دار آور مرا
تا بخواهد یک شفاعتگر مرا
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۵ - نصحیت کردن زن مر شوی را کی سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لم تقولون ما لا تفعلون کی این سخنها اگرچه راستست این مقام توکل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معاملهٔ خود زیان دارد و کبر مقتا عند الله باشد
تو به نام حق فریبی مر مرا
تا کنی رسوای شور و شر مرا
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۲ - کژ وزیدن باد بر سلیمان علیهالسلام به سبب زلت او
چند فرعونا کشی بیجرم را
مینوازی مر تن پر غرم را
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۰ - فاش کردن آن کنیزک آن راز را با خلیفه از زخم شمشیر و اکراه خلیفه کی راست گو سبب این خنده را و گر نه بکشمت
من معین میندانم جُرم را
لیک هم جُرمی بباید گُرم را