گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲

 

با دام تو گاه غمزه لشگر شکند

یاقوت تو گاه بوسه شکر شکند

بهتر خرد آن ترا که بهتر شکند

گوهر بخرد هرآنکه گوهر شکند

۲ بیت
قطران تبریزی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۵

 

زلف تو مصاف عنبر تر شکند

لعل تو نهال شهد و شکر شکند

گل کیست که با رخ تودر باغ آید

وانگه دو سه روز خویشتن برشکند

۲ بیت
انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۰ - در مدح سلطان ملکشاه سلجوقی

 

لفظ تو قیمت شکر شکند

جود تو قاعده زر شکند

ماه منجوق تو انجم سپرد

رایت رای تو لشگر شکند

ده منی تیغ تو خفتان گسلد

[...]

۷ بیت
جمال‌الدین عبدالرزاق
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱

 

آن کودک لشکری که لشکر شکند

دایم دل ما چو قلب کافر شکند

محبوب که تازیانه در سر شکند

به زانکه ببیند و عنان برشکند

۲ بیت
سعدی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲

 

آه از آن لحظه که مجلس به غضب در شکند

دامن افشاند و می ریزد و ساغر شکند

می‌رود سرخوش و من بر سر آتش که چه وقت

مست باز آید و غوغا کند و درشکند

دست ز احباب ندارد چو کشد خنجز ناز

[...]

۷ بیت
محتشم کاشانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۶۶

 

درست سازد اگر شیشه شیشه گر شکند

خوشم که عشق دلم را به یکدگر شکند

به روغن آتش سوزان نمی شود خاموش

خمار جاه محال است سیم و زر شکند

۲ بیت
صائب تبریزی
 

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹

 

دل عشاق روا نیست که دلبر شکند

گوهری کس نشنیده است که گوهر شکند

بر نمی‌دارم از این در سر خویش ای دربان

صد ره از سنگ جفای تو گرم سر شکند

۲ بیت
هاتف اصفهانی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » سرداریه » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

عیب مفتی نه همین است که ساغر شکند

این حریفی است که دندان پیمبر شکند

شیخ...خر کیست که جوهر ریزد

سنگ ... سگ کیست که گوهر شکند

کام در گردش جام است به چرخ اندازید

[...]

۱۳ بیت
یغمای جندقی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۵

 

ترک من چون سر آن زلف معنبر شکند

قیمت مشک ختا رونق عنبر شکند

در بهشت رخت از لعل تو ساقی گردد

در بهشت ابدی رونق کوثر شکند

عاشق خاص بود محرم خلوتگه یار

[...]

۱۱ بیت
آشفتهٔ شیرازی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

 

ترک من مست چوشد طرف کله بر شکند

ساقیا کن حذر آن وقت که ساغر شکند

ساتکین وقدح وبلبله وشیشه وجام

همه را بر سر هم ریزد ویکسر شکند

دلبران دل شکنندآن بت کافر گه دل

[...]

۷ بیت
بلند اقبال
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۲ - در تهنیت عید قربان

 

عشق لبهای تو بازار تذکر شکند

ناز حسنت دل ما را بتصور شکند

توبه را غمزه ات از روی تهور شکند

دست جمال فتد گردن اشتر شکند

۲ بیت
جیحون یزدی
 

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

بت من طره چو بر برگ سمن بر شکند

رونق ماه برد، قیمت عنبر شکند

گنه از چشم تو نبود ز دل آزردن ما

ترک چون مست بود شیشهٔ ساغر شکند

بسته زلف تو به هر حلقه هزاران دل زار

[...]

۱۱ بیت
وفایی مهابادی