فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۸
تو دانی کز او من ستم دیدهام
بسی روز بد را پسندیدهام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
بدین خرمی جای کم دیدهام
ز روی زمینش پسندیدهام
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۷ - بخشیدن کیخسرو،رای هندی را به فرامرز
بسی نیکویی ها از او دیده ام
به دانش مر او را پسندیده ام
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۰۸ - پاسخ کوش پیل دندان از ضحّاک
همه هرچه کردی پسندیده ام
گرامیتری بر من از دیده ام
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۸ - گفتار حکیم هند با اسکندر
چه دانم که من چشم بد دیدهام؟
پسندیده؟ یا ناپسندیدهام؟
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۲ - در مقام و مرتبت این نامه
از ملکانی که وفا دیدهام
بستن خود بر تو پسندیدهام
عطار » مصیبت نامه » بخش سیزدهم » بخش ۱ - المقالة الثالثة عشره
من که چشمم وین همه گردیدهام
کافرم گر هیچ بویی دیدهام
عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم
همچو تو بسیار کس من دیدهام
در مقام عشق صاحب دیدهام
سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۱ - سرآغاز
بگردان ز نادیدنی دیدهام
مده دست بر ناپسندیدهام
همام تبریزی » مفردات » شمارهٔ ۲۸
ای سواد نامهات نور سواد دیدهام
تازه جانی یافتم تا نامهات را دیدهام
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۳۵ - درخواب دیدن سام، پریدخت را
بسی گرد عالم بگردیدهام
بد و نیک و شادی و غم دیدهام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۴ - آمدن بیژن و آوردن برزوی رستم زال را قسمت سوم
ز چندین بزرگان که من دیده ام
بدین مایه کشور که گردیده ام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۸ - گرفتار شدن پهلوانان ایران به مکر سوسن مطرب
به دیان که توران همه دیده ام
همه کشور ترک گردیده ام
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۲۱ - گفتار در گرفتار شدن گیو گودرز به دست سوسن به صحرای ایران
به ایوان پیران بسی دیده ام
بدان مرز بی ارز گردیده ام
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش اول - گزیدهای از کرامات و فضایل حضرت امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (ع) » بخش ۴ - داستان مادر و فرزندی که مادرش فرزندی او را انکار مینمود
نه تو را بشناسم و نه دیدهام
این چنین دلخون از او گردیدهام
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان سوم » بخش ۶۶ - زاری کردن مادر غمدیده علی اکبر(ع)برروی نعش پسر جوان گوید
الا ای بهار خزان دیده ام
شکیب دلم، بینش دیده ام