×
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو
دلیران ایران برون تاختند
جدا هر یکی جنگ برخاستند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
که کندند پوستش همی تافتند
ز بهرش یکی جوشنی ساختند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۳ - اندر شکار رفتن فرامرز با بانو گشسب
سپهدار این لشکران کسیتند
گذرشان بدین جانب از چیستند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۳ - خواندن نصیحت نامه نوش زاد بن جمشید
دگر هر چه بد گنج برداشتند
به روی شرف در بپرداختند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۹ - نامه افراسیاب به سوی طورگ و فرستادن شیر مرد
چو آن نامه خواندند برخاستند
به نزد فرامرز یل تاختند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۶ - عاشق شدن فرامرز بر دختر شاه پریان
به هرچند جستند کم یافتند
سوی منزل و جایگه تاختند
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۸ - آوردن سیه دیو،گنج را به نزد فرامرز
همه پهلوانان سرافراختند
همه پاسخش را بیاراستند
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۶۵ - رسیدن شهریار به بیشه چهارم و جنگ او با موران و دیدن دخمه گرشاسب را گوید
چه موران در آن شب خبر یافتند
سوی نامداران کمین ساختند
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۹۷ - درخیانت بسرم و گشوده شدن شهر بلخ گوید
چه ترکان ز بانو خبر یافتند
عنان از پس او ز کین تاختند
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۲۷۸ - کارزار کوش پیل دندان با سیاهان بجّه و نوبی
چو لشکر بدیدند، برخاستند
همه چوبها را برافراختند
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۳۱۹ - ادامه ی جنگ بی حضور قارن به مدت یک هفته
همه شب همی رزم را ساختند
چو شد روز نعره برافراشتند
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا
بهآخر چون همه بر خوان نشستند
دعا چون گفت شبلی باز گشتند