گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۱۲۸
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۷

 

ز رستم بپرسید خندان دو لب

تو گفتی که با او به هم بود شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

به پاسخ سیاوش چو بگشاد لب

پری چهره برداشت از رخ قصب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴

 

پرستار سودابه بد روز و شب

که پیچید ازان درد و نگشاد لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۶

 

چو یک پاس بگذشت از تیره شب

چنان چون کسی راز گوید به تب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۹

 

مگر با سیاوش بدی روز و شب

ازو برگشادی به خنده دو لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۴

 

مرا دیده پرآب بد روز و شب

همیشه به نفرین گشاده دو لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

که این کار هرگز به روز و به شب

نگویی نداری گشاده دو لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

یکی تیز بگشاد هیشوی لب

که شادان بدی نامور روز و شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۱

 

به پیش گرانمایگان روز و شب

بجز نام میرین نراند به لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی لهراسپ » بخش ۱۶

 

نیاسود کس تا به مرز حلب

جهان شد پر از جنگ و جوش و شغب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۸

 

چو بگذشت زین سان سه روز و سه شب

ز بس بانگ اسپان و جنگ و جلب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۸

 

چو یک پاس بگذشت از تیره شب

به پیش اندر آمد خروش جلب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳

 

که یارد گشادن بدین سان دو لب

به بالین شاهی درین تیره‌شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲

 

چو از خواب بیدار شد تیره شب

یکی جام می خواست و بگشاد لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲۷

 

هزارانت بنده دهم نوش‌لب

پرستنده باشد ترا روز و شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۴

 

ازان پس که جانم رسیده به لب

برین کین ما بر نبگذشت شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۱

 

ببردند صندوق را نیم شب

یکی بر دگر نیز نگشاد لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱

 

اگر گاه بار آید ار نیم‌شب

به پاسخ رسد چون گشاید دو لب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

شود مرد درویش را خشک لب

همی روز را بگذراند به شب

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۲

 

ببردند نزد سکندر به شب

وزان راز نگشاد بر باد لب

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۲۸
 
تعداد کل نتایج: ۲۵۴۳