عطار » وصلت نامه » بخش ۷ - الحکایت الرموز داستان حکیم و مرد احول
احولک در دید اندر آینه
زان بکثرت دید او معاینه
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۴ - المکاتب و الرموز در رفتن سلطان محمود به سومنات و فتح کردن او
دل بدست آور که دل شد آینه
تا بهبینی خویشتن معاینه
عطار » اشترنامه » بخش ۲۶ - حكایت ابراهیم علیه السلام
چون برون آید ز پرده آینه
رخ نماید هرچه هست هر آینه
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۸۹
دایم پیش خود نهی آینه را هرآینه
ز آنک نظیر نیستت جز که درون آینه
در تو کجا رسم تو را همچو خیال روی تو
در دل و جان و در نظر منظره هست و جای نه
هم تو منزهی ز جا هم همه جای حاضری
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۹ - قصهٔ «سُبْحانی، ما اَعْظَمَ شَأْنی» گفتن ابویزید قدّس الله سرّه و اعتراض مریدان و جواب این مر ایشان را نه به طریق گفت زبان بلک از راه عیان
نقش او فانی و او شد آینه
غیر نقش روی غیر آن جای نه
ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧۵٧
روزی ز بهر تجربه بگرفتم آینه
دیدم نشان مرگ در آنجا معاینه
بگریستم بزاری زار از نهیب مرگ
در حال بر زمین زدم از درد آینه
گفت آینه مرا چه زنی خیره بر زمین
[...]
قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۶
آیینه تیره شد، ز چه تیره است آینه؟
چون رو به روی دوست ندارد هرآینه
مرآت دل به مصقله ذکر پاک کن
تا روی دوست را بنماید معاینه
«جَفُّ القَلَم بِما هو کاین» تمام شد
[...]
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۸۶۹
آیینه باش و عکس رخش بین در آینه
مشنو خبر که نیست خبر چون معاینه
گفتم توان جمال تو دیدن به عشوه گفت
گر صاف دل چو آینه باشی هرآینه
ذرات کون آینههای جمال اوست
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۷
یک رو که درصد آینه بینی هرآینه
روی دگر نمایدت ای جان هر آینه
مهر رخش بصورت ذرات شد عیان
تا حسن خود بدید کماهی معاینه
چون شاهد جمال تو آغاز جلوه کرد
[...]
قاآنی » مسمطات » در مدح و ستایش اختر شهریاری و صدف گوهر تاجداری سترکبری و مهدعلیا مام خجستهٔ شهریار کامگارناصرالدین شاه قاجار ادامالله اقباله گوید
میان بدر و چهر او بسی بود مباینه
از آنکه بدر هر کسی ببیندش معاینه
ولیک بدر چهر او گمان برم هر آینه
که عکس هم نیفکند چو نقش جان در آینه
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۲۳ - خطاب به حضرت مهدی موعود علیه صلوات ﷲ الملک الودود و لطیفهای از ظهور آن سلطان غیب و شهود فرماید
آفرینش جمله همچون آینه
جز تو زین آیینه نبود عاینه
عارف قزوینی » دیوان اشعار » دردریات (مطایبهها) » شمارهٔ ۵ - دلاکیه عارف
پس به . . . خویش مالید آینه
گفت خوش بین باش به زین جای نه
پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - معمار نادان
از برای پایداری، پای نه
بهر صبر و بردباری، جای نه