گنجور

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۵

 

چراگاهشان بارگاه منست

هرآنکس که اندر سپاه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

زمین بنده و رخش گاه من‌ست

نگین گرز و مغفر کلاه من‌ست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۵

 

کنون تا به جیحون سپاه منست

جهان زیر فر کلاه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۶

 

بسا باغ کان رزمگاه منست

به هر سو نشان سپاه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۸

 

جهاندار یزدان پناه منست

زمین تخت و گردون کلاه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۵

 

بدو گفت شاه این گناه منست

که پروردن آیین و راه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اردشیر » بخش ۱

 

جهان سر به سر در پناه منست

پسندیدن داد راه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۹

 

ز هر سو که اکنون سپاه منست

وگر پادشاهی و راه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۶

 

که خاک منوچهر گاه منست

سر تخت نوذر کلاه منست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲

 

که این قادسی گورگاه منست

کفن جوشن و خون کلاه منست

فردوسی
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴

 

تخت دل من مسخر شاه منست

شاهی به کمال شاه دلخواه منست

او سید من باشد و من بندهٔ او

این سید و بنده نعمت الله منست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵

 

این هشت حرف نام آن شاه منست

آن شاه که او مظهر الله منست

مجموع دویست و سی و یک بشمارش

تا دریابی که نام دلخواه منست

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶

 

این هفت فلک سیاره از آه منست

عرش و ملک و ستاره همراه منست

این من نه منم جمله از او می گویم

این گفتهٔ من تمام ز الله منست

شاه نعمت‌الله ولی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰ - ایضا له

 

منم که کنج خرابات خانقاه منست

می صبوح زدن ورد صبحگاه منست

نبسته تیره گی کفر کله بر سر دیر

ز عشق مغبچه بر چرخ دود آه منست

ز عشق ماه وشان داغهای تازه ببین

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

دایما درد تو همراه منست

عشق تو هم حاکم و شاه منست

هرکه بیدارست شبها در جهان

از فغان و زاری و آه منست

دو گواه عدل بر سوز دلم

[...]

اسیری لاهیجی
 

افسرالملوک عاملی » کوروش نامه » بخش ۲۴ - پادشاهی داریوش کبیر

 

ز دریا به دریا سپاه منست

خداوند گیتی پناه منست

افسرالملوک عاملی