عطار » منطقالطیر » بیان وادی استغنا » حکایت شیخی خرقهپوش که عاشق دختر سگبان شد
رنگ ماگیری و سگبانی کنی
بعد سالی عقد و مهمانی کنی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۸ - تمثیل در عدل کسری و ثمرهٔ آن خصال، و ظلمآوری و نتیجهٔ آن، و حکایت شاهزادهٔ نیکو و از راه رفتن او به سخن مردم بدسکال و پند دادن شیخ ابوالحسن خرقانی او را و ابا نمودن او از آن
عدل کن تا تو سلیمانی کنی
همچو اسکندر تو سلطانی کنی
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۳ - در حقیقت معنی «لا مُؤَثِّرَ فِي الوُجودِ اِلَّا الله» که صرف توحید است
گه شعیبی را تو چوپانی کنی
گه سلیمان را تو سلطانی کنی
عطار » مصیبت نامه » بخش پانزدهم » بخش ۱ - المقالة الخامسة عشر
هیزمی لعل بدخشانی کنی
آهنی یاقوت رمانی کنی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۳
همان به که همداستانی کنی
وگر برفزایی گرانی کنی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب سوم - در احترام فرمان پادشاه داشتن و به رضای او تسلیم بودن » بخش ۶
چو بر پادشا مهربانی کنی
بر اقلیم ها قهرمانی کنی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱
چو بی مایه بازار گانی کنی
به پیرانه سر ور جوانی کنی
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۸۱
مهر سلمی ورزی و دعوی سلمانی کنی
کین مردم دین شناسی و مسلمانی کنی
با پریرویان بخلوت روی در روی آوری
خویش را دیوانه سازی و پری خوانی کنی
همچو اختر مهره بازی ورد تست اما چو قطب
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۹
دولت آن باشد که حق را بنده فرمانی کنی
بر سریر فقر بنشینی و، سلطانی کنی
جز به بیداری نگردد این ره خوابیده طی
کار دشوار و، تو میخواهی تن آسانی کنی
نیست با شاهی میسر عیش درویشی، ولی
[...]
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان دوم » بخش ۵۴ - به یاد آمدن ح – قاسم را از وصیتنامه ی پدر بزرگوارش
مباد ای پسر سخت جانی کنی
بترسی وبیم از جوانی کنی
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۴۲ - کشتن مختار عمر ابن سعد را و بیان این داستان
تو درکوفه کی زندگانی کنی
تن آسایی و کامرانی کنی
میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۱۰۳ - در مقام اندرز و نصیحت ملوک
چو نوشیروان حکمرانی کنی
به پیرانه سر نوجوانی کنی
اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۱۱ - در بیان اینکه تربیت خودی را سه مراحل است مرحلهٔ اول را اطاعت و مرحلهٔ دوم را ضبط نفس، و مرحله سوم را نیابت الهی نامیده اند: «مرحلهٔ اول اطاعت»
گر شتر بانی جهانبانی کنی
زیب سر تاج سلیمانی کنی