سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
خاک یابی ز پای تا زانو
خانهای را که دواست کدبانو
عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵
دریغا روزگار خوش که من در جنب میمونت
بدم با بخت هم کاسه، بدم با کام همزانو
رسم گویی در آن حضرت دگرباره من مسکین
عسیالایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا
عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶
دریغا روزگار ما و آن ایام در مهرش
همی گویم به صد زاری، سر ادبار بر زانو
چو یاد آرم من از ایشان به هر ساعت همی گویم:
عسیالایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا
عراقی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷
چو یاد آرم از آن ساعت که خرم طبع بنشستم
لبم پر خنده، با یاران و با احباب همزانو
بر آرم آه سوز از دل، به صد زاری و پس گویم:
عسیالایام ان یرجعن قوما کالذی کانوا
سعدی » خبیثات و مجالس الهزل » خبیثات » شمارهٔ ۵۴ - حکایت
خوابنیدش به لطف در زانو
قُضِی الأمرُ کَیفَ ما کانُو
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستانهای هشت بهشت
گشت پیدا ز پهلوی زانو
نقش نعلینهای کدبانو
اوحدی » جام جم » بخش ۴۴ - در تناکح و توالد
هم چو دزدان نشسته بر زانو
کرده او را دو شاخه کدبانو
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۴
در این ظلمتسرا تا کی، به بوی دوست بنشینم
گهی انگشت بر دندان، گهی سر بر سر زانو
بیا ای طایر دولت، بیاور مژدهٔ وصلی
عَسَی الْاَیّامُ اَنْ یَرْجِعْنَ قَوْماً کَالَّذی کانوا
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۳۲ - حکایت بر سبیل تمثیل
زد به صد غصه دست بر زانو
کرد با زن عتاب کای بانو
جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۱۶ - در صفت و نسب زلیخا که مغرب از طلوع آفتاب جمالش مشرق گشته بود بلکه به هزار درجه از آن گذشته
ز زیر ناف تا بالای زانو
نگویم هیچ نکته کهنه یا نو
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
زن، چو در خانه نیست کدبانو
مرد، سر برندارد از زانو
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۱
از شرم تو ای امیر بانو
خورشید به خاک سوده زانو
ادیب الممالک » دیوان اشعار » منظومهها » در تقریظ شاهنامه و مثنویات و قطعات دیگر » شمارهٔ ۱۱ - قطعه
در سر کدخدا و کدبانو
تکیه پشت و قوت زانو