گنجور

 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۵۰
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

گه رفتن چنان آمد گمانم

که بی تو زیستن آسان توانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۴ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

توی چشم و دل و جان و جهانم

توی خورشید و ماه و آسمانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

اگر نه آشنا نه دوستگانم

چنان پندار کامشب میهمانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۷ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

ترا هرچند کز خانه برانم

همی گویی من اینجا میهمانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۰ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

وگر برگردم از پیشت ندانم

که جان از برف و باران چون رهانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

گر آنگه بود ماه نو رخانم

کنون خورشید خوبان جهانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۳ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

به چهره آفتاب نیکوانم

به غمزه پادشاه جاودانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

نه آنم من که خواری را ندانم

تن آسوده درین خواری بمانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۸ - پاسخ دادن رامین ویس را

 

چنان بی رنج و بی غم گشت جانم

که گویی من کنون نی زین جهانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن

 

نه در پوزش سخن گفتن توانم

نه بی تو ره به کار خویش دانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

سخن هست اشک من دیده زبانم

همی گوید همه کس را نهانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

تو با لشکر برفتی وای جانم

که آمد لشکری از اندُهانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

فرستم میغها از دود جانم

درو آب از سرشک دیدگانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۲ - رفتن موبد به شکار

 

شبی چونان بدیده دیدگانم

چنین روزی بدیدن چون توانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن

 

ز من بنیوش دایه داستانم

که چون آب روان بر تو بخوانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

فراق آمد همه راز نهانم

به خونابه نویسد بر، رخانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

نصیحت می‌کنندم دوستانم

ملامت می‌کنندم دشمنانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

خیال روی تو در دیدگانم

همی گرید ز راه دیده جانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

کنون اندر وفای تو همانم

گوا دارم ز خونین دیدگانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

همی تا تو رسی فریاد جانم

به راهت بر، نشسته دیدبانم

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۵۰
 
تعداد کل نتایج: ۹۸۶