جامی » هفت اورنگ » یوسف و زلیخا » بخش ۴۸ - رسیدن شب و عرضه کردن کنیزکان جمال خویش را بر یوسف علیه السلام تا به کدامیک از ایشان رغبت نماید
سر از شرمندگی بالا نمی کرد
نگاه الا به پشت پا نمی کرد
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۰
گردون تن ما چه خانه جان میکرد
از بهر چه ساخت چونکه ویران میکرد
اینخاک چه گل کرد؟ که هم خاک شود
وین جمع چه ساخت چون پریشان میکرد
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۴۰ - نازل شدن شیرین به دلجویی فرهاد مسکین در دامنهٔ کوه بیستون
ولی از شرم سر بالا نمیکرد
نظر بر آن رخ زیبا نمی کرد
مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰
دوش در طرف چمن بلبلی افغان میکرد
ناله در حلقه مرغان خوشالحان میکرد
بود در وصل ندانم ز چه رو مینالید
غالبا همچو من اندیشه هجران میکرد
کشتیم را که رهانید تو کل زین بحر
[...]
حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۹
دلم از زمزمه عشق پریشان میکرد
مرغ بیبال و پری یاد گلستان میکرد
گرچه میداد لب تلخ عتابش، زهرم
دل تسلّی به شکرخندهٔ پنهان میکرد
رخنهٔ دام، به رویم در فیضی میبود
[...]
سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۱
دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد
جمع می کرد دل خلق و پریشان می کرد
نگهش هر دل آشفته که می برد از راه
می گرفتش خم زلف از ره و پنهان می کرد
سخت مشکل شده از دست خرد، کار مرا
[...]
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰
نرخ یک بوسه گر آن لعل به صدجان میکرد
مشتری فکر خریداریاش آسان میکرد
تلخ کام از لب شیرین بتی جان دادم
که به یک خنده جهان را شکرستان میکرد
همه جعمیت عشاق پریشان میشد
[...]
وفایی مهابادی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۴۱
بتم چو طره به رخسار خود فشان میکرد
بنفشه بر ورق لاله سایبان میکرد
اگر به دیدهٔ من عکس عارضش میدید
به شاخ هر مژه صد بلبل آشیان میکرد
به غیر نقطه، شیرینی لبش نگذاشت
[...]