دوش در طرف چمن بلبلی افغان میکرد
ناله در حلقه مرغان خوشالحان میکرد
بود در وصل ندانم ز چه رو مینالید
غالبا همچو من اندیشه هجران میکرد
کشتیم را که رهانید تو کل زین بحر
غرق میشد اگر اندیشه طوفان میکرد
سرنوشتش ز ازل بود که در چاه افتد
ورنه یوسف حذر از حیله اخوان میکرد
تشنه زخم خدنگ توام ای کاش مرا
در گلو قطرهای از چشمه پیکان میکرد
درد می دُردکش میکده را میشد صاف
هرچه میگفت گرش پیر مغان آن میکرد
جذبه کعبه بود خاصه مردان خدا
ورنه هر سست قدم قطع بیابان میکرد
بود اگر مست می شوق حرم شکوه چرا
کعبه رو از ستم خار مغیلان میکرد
نرسد گل چو به مرغان چمن لشکر دی
کاش میآمد و تاراج گلستان میکرد
زیر خط لعل تو میجست مپندار که خضر
در سیاهی طلب چشمه حیوان میکرد
قابل گنج محبت دل مشتاق نبود
ورنه این خانه ز سیل مژه ویران میکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و دردهای آن میپردازد. شاعر از احساسات عمیق خود در مواجهه با هجران و جدایی صحبت میکند و به درد و رنجی که از عمق دلش ناشی میشود، اشاره میکند. او میگوید که حتی در لحظات همراهی با محبوب، فکری به هجران و جدایی او دارد. همچنین، شاعر به تأثیرات سرنوشت و تقدیر بر زندگی انسانها اشاره میکند و میگوید که تقدیر برخی را به چاه مصیبت میکشاند. در کل، متن بیانگر عشق، درد و سلوک عرفانی است که در آن جستجوی زیبایی و حقیقت در زندگی وجود دارد.
هوش مصنوعی: دیشب در کنار چمن، بلبل با صدای بلند و حزین ناله میزد، در حالی که دیگر پرندگان خوشصدا در حال آواز خواندن بودند.
هوش مصنوعی: در هنگام پیوستگی نمیدانم چرا او غالباً به شکایت میپرداخت، انگار که مثل من همیشه در فکر جدایی بود.
هوش مصنوعی: ما به خاطر نجات دادن تو زحمت کشیدیم، زیرا اگر فکر طوفان به سر میزد، همانند دریا غرق میشدیم.
هوش مصنوعی: سرنوشت او از ابتدا چنین رقم خورده بود که در چاه بیفتد، وگرنه یوسف حواسش به نیرنگهای برادرانش بود و از آنها دوری میکرد.
هوش مصنوعی: من از زخمی که از تیر تو خوردهام تشنهام، ای کاش که مرا به گونهای میکردی که در گلویم قطرهای از چشمهات جاری شود.
هوش مصنوعی: دردی که وجود دارد، مثل گلچینی در میکده به میگویند که هرچه که پیر مغان میگوید، میتوان آن را به راحتی درک کرد.
هوش مصنوعی: کعبه تنها جذبهای برای مردان خداست و اگر کسی اراده قوی نداشته باشد، نمیتواند در مسیر راه قدم بردارد.
هوش مصنوعی: اگر به واسطه عشق و شوق، حالتی سرشار از مستی داشته باشی، پس چگونه میتوانی به کعبه، که نماد شکوه است، ظلم کنی و آن را به اندازهای کوچک و ناچیز ببینی که به خارهای بیارزش تشبیهش کنی؟
هوش مصنوعی: اگر گلها به پرندگان چمن نرسند، ای کاش لشکر دی میآمد و باغ را ویران میکرد.
هوش مصنوعی: در زیر لبهای لعل تو، گمان نبر که خضر در تاریکی به دنبال چشمهی حیات بود.
هوش مصنوعی: عشق و محبت به دل مشتاق و آرزومند، آنقدر ارزش ندارد که اگر این خانهای که در آن هستیم، از اشکها و غمهای ما پر شود، خراب و ویران نخواهد شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلم از زمزمه عشق پریشان میکرد
مرغ بیبال و پری یاد گلستان میکرد
گرچه میداد لب تلخ عتابش، زهرم
دل تسلّی به شکرخندهٔ پنهان میکرد
رخنهٔ دام، به رویم در فیضی میبود
[...]
دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد
جمع می کرد دل خلق و پریشان می کرد
نگهش هر دل آشفته که می برد از راه
می گرفتش خم زلف از ره و پنهان می کرد
سخت مشکل شده از دست خرد، کار مرا
[...]
نرخ یک بوسه گر آن لعل به صدجان میکرد
مشتری فکر خریداریاش آسان میکرد
تلخ کام از لب شیرین بتی جان دادم
که به یک خنده جهان را شکرستان میکرد
همه جعمیت عشاق پریشان میشد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.