نرخ یک بوسه گر آن لعل به صدجان میکرد
مشتری فکر خریداریاش آسان میکرد
تلخ کام از لب شیرین بتی جان دادم
که به یک خنده جهان را شکرستان میکرد
همه جعمیت عشاق پریشان میشد
چون صبا شرحی از آن زلف پریشان میکرد
کوی دل ها همه از شوق به سر میغلطید
چون خم طره او دست به چوگان میکرد
گر زلیخا رخ زیبای تو میدید به خواب
یوسفش را همهٔ عمر به زندان میکرد
خضر اگر لعل روان بخش تو را میبوسید
خاک حسرت به سر چشمهٔ حیوان میکرد
شب که از خط تو یک نکته بیان میکردم
تا سحر مشک ختا باد به دامان میکرد
با خیال خط و خال تو دل مشتاقان
مشک در دامن و عنبر به گریبان میکرد
کرد با جان فروغی رخ تابندهٔ دوست
با کتان آن چه فروغ مه تابان میکرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت عشق و معشوق میپردازد. شاعر از لذت و تأثیر احساسی بوسه، خنده و زیبایی معشوق سخن میگوید و به احساسات عاشقان و شور و شوق آنها اشاره میکند. همچنین، توصیفاتی از زیبایی و صفات معشوق، مانند زلف پریشان و رخ زیبا، در مقابل عشق و حسرت عاشقان ذکر شده است. در نهایت، شاعر به تأثیر عمیق عشق بر زندگی و روح انسانها و تأثیرات آن در شبهای پرشوق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر بوسهای که از آن لبهای زیباست، به اندازهای ارزش داشته باشد که جانمان را برای آن بدهیم، آنگاه فکر خرید آن آسانتر میشود.
هوش مصنوعی: من از لبهای شیرین معشوقهام دلی پر از غم دارم، چرا که با یک لبخند او میتوانم همه جهان را به شکر و شادابی دعوت کنم.
هوش مصنوعی: همهی عاشقان وقتی نسیم بهاری از آن زلفهای پریشان سخن میگفت، دچار آشفتگی و بیتابی میشدند.
هوش مصنوعی: خیابانها و جاهای دلانگیز پر از شادی و شوق بودند، مانند وقتی که او موهایش را به زیبایی مرتب میکرد و همه را مجذوب خود میکرد.
هوش مصنوعی: اگر زلیخا در خواب زیبایی تو را میدید، تمام عمر یوسف را به خاطر آن زیبایی در زندان نگه میداشت.
هوش مصنوعی: اگر خضر (شخصیتی در فرهنگ فارسی) لعل (جواهر ارزشمند) تو را میبوسید، باز هم خاک حسرت بر سر چشمهٔ حیات میریخت. این به این معناست که حتی در شرایطی که بهترین چیزها نیز به تو اعطا شود، هنوز قلبی پر از حسرت و افسوس بر آنچه که نمیتوان به دست آورد، وجود دارد.
هوش مصنوعی: در شب، وقتی که از خط تو کمکی خواسته بودم و در مورد آن صحبت میکردم، تا صبح نسیم ختا که بویی خوش دارد، بر دامانم وزید.
هوش مصنوعی: دل عاشقان به یاد تو پر از آرزو و شوق شده، به طوری که به خاطر خیال زیباییات، عطرهای خوشبو در دامن و پیراهن خود میپاشند.
هوش مصنوعی: دوست با زیباییاش، مانند نوری درخشان، جان و روح را روشن میسازد، و آنچه را که ماه درخشان انجام میدهد، شبیه به آن است که با پارچهای نرم و لطیف عیان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دوش در طرف چمن بلبلی افغان میکرد
ناله در حلقه مرغان خوشالحان میکرد
بود در وصل ندانم ز چه رو مینالید
غالبا همچو من اندیشه هجران میکرد
کشتیم را که رهانید تو کل زین بحر
[...]
دلم از زمزمه عشق پریشان میکرد
مرغ بیبال و پری یاد گلستان میکرد
گرچه میداد لب تلخ عتابش، زهرم
دل تسلّی به شکرخندهٔ پنهان میکرد
رخنهٔ دام، به رویم در فیضی میبود
[...]
دی صبا قصهٔ آن کاکل پیچان می کرد
جمع می کرد دل خلق و پریشان می کرد
نگهش هر دل آشفته که می برد از راه
می گرفتش خم زلف از ره و پنهان می کرد
سخت مشکل شده از دست خرد، کار مرا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.