فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۴۶
یکی مهر بستان ز خاقان مرا
چنان دان که بخشیدهای جان مرا
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل
ازین پس یکی پرهنر دان مرا
مخوان کودک و شیر نر خوان مرا
عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۲ - پیرکنعان
گر ندادی آرزوی وصل جانان ،جان مرا
زندگی نگذاشتی بی او غم هجران مرا
سرو من آغشته در اشک جگر خون من است
فارغم گر باغبان نگذاشت در بستان مرا
نیست فرقی در میان شخص من با سایه ام
[...]
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱۷ - در مدح منتخب الملک حسن احمد گوید
ای دشمنان گرفته ز تو در زبان مرا
چون دوستان نبوده به دل یک زمان مرا
غمهات را گرفته ام اندر میان جان
جانا از آن گرفته غمت در میان مرا
گر زعفران بخنده در آرد پس از چه رو
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳
ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا
من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا
جان و دل پر درد دارم هم تو در من مینگر
چون تو پیدا کردهای این راز پنهان مرا
ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک
[...]
عطار » مختارنامه » باب ششم: در بیان محو شدۀ توحید و فانی در تفرید » شمارهٔ ۴۰
چون سنگ وجود لعل شد کانم را
در میبینم قطرهٔ بارانم را
برخاست دلم چنان که ننشیند باز
از بس که فرو نشاندم جانم را
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت خسروی که به استقبالش شهر را آراسته بودند و او فقط به آرایش زندانیان توجه کرد
لاجرم گلشن شد این زندان مرا
گه من ایشان را و گه ایشان مرا
عطار » منطقالطیر » بیان وادی عشق » حکایت خلیلالله که جان به عزرائیل نمیداد
چون به جان دادن رسد فرمان مرا
نیم جو ارزد جهانی جان مرا
عطار » منطقالطیر » فیوصف حاله » گفتار مردی راهبین هنگام مرگ
نه هوای لقمهٔ سلطان مرا
نه قفای سیلی دربان مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل
کردی آواره ز خان و مان مرا
آتشی انداختی در جان مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش دوم » بخش ۸ - الحكایة و التمثیل
سیر شد امشب شکم بی نان مرا
نیست نان در خورد ترازجان مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
جان بگیر و زنده دل گردان مرا
زانکه بی جانان نباید جان مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش نوزدهم » بخش ۵ - الحكایة و التمثیل
زار میگفت ای مسلمانان مرا
از چه آوردید سر گردان مرا
عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۴ - الحكایة و التمثیل
گفت چون در خانهٔ شیطان مرا
نیست با دستی تهی فرمان مرا
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۰ - در مناجات کردن شیخ منصور قدس سره در زندان
ای وصالت کرده در زندان مرا
ای وصالت گم شده هجران مرا
عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم
این زمان فانی بکن قربان مرا
ای یقین تو شده چون جان مرا
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۹۰ - ترسیدن کودک از آن شخص صاحب جثه و گفتن آن شخص کی ای کودک مترس کی من نامردم
من اگر هولم مخنث دان مرا
همچو اشتر بر نشین میران مرا
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸
رسید باد صبا تازه کرد جان مرا
نهفته داد به من بوی دلستان مرا
بخفت نرگس و فریاد کم کن، ای بلبل
کنون که خواب گرفته است ناتوان مرا
صبا سواد چمن زا چو نسخه کرد بر آب
[...]