عطار » هیلاج نامه » بخش ۵ - در مناقب حضرت امام حسن و امام حسین علیهما السلام
سخن چون جمله جانانست اینجا
که پیدا او و پنهانست اینجا
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید
ترا دیدار جانانست اینجا
ولی در پرده پنهانست اینجا
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۳ - جواب دادن منصور بایزید را
تمامت عین جانانست اینجا
حقیقت در عیان جانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۴ - در صفت پیر دانا و حکایت اسرار کردن کل با او فرماید
ترا بسیار برهانست اینجا
که دیدت دید جانانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۵ - در خطاب کردن شیخ توبه و تمثیل و حقیقت کل فرماید
تن و جان اصل جانانست اینجا
از آن پیدا و پنهانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
دم احمد ترا در جانست اینجا
دلت همچون مه تابانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند
دوای درد جانانست اینجا
که هم او درد و هم درمانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
همه جانست و تن جانست اینجا
عیان تن جان پنهان است اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
دلت گنجینهٔ جانست اینجا
در او خورشید تابانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
همه وصلست و جانانست اینجا
بدان جان در تو اعیانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
کنون دیدار جانانست اینجا
عجب عطّار حیرانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید
خطابش جمله با جانست اینجا
که ذات کل یقین اعیانست اینجا
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
دم تو جوهر افشانست اینجا
حقیقت بود جانانست اینجا
غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱
هر چشمه به بحر همعنان ست اینجا
هر خاربنی ثمرفشان ست اینجا
از حاصل مرز و بوم بنگاله مپرس
نی خامه و هیمه خیزران ست اینجا