عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۱۲
ای دل همگی خویش در جانان باز
هر چیز که آن خوشترت آید آن باز
در شش در عشق چون زنان حیله مجوی
مردانه درا و همچو مردان، جان باز
عطار » مختارنامه » باب سی و یكم: در آنكه وصل معشوق به كس نرسد » شمارهٔ ۷۱
چون نیست ره هجرِ ترا پایان باز
پس چون بگشایم گرهِ هجران باز
تا کی باشم فتاده از جانان باز
چون کودک شیرخواره از پستان باز
عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۲) حکایت دیوانه
چو جانم بیجهان ماند از جهان باز
کسی جوید نشان از بینشان باز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۳) حکایت مجنون
تو تا عاشق نگردی نیک جانباز
نیابی سرِّ کار افتادگان باز
عطار » الهی نامه » بخش بیستم » (۹) حکایت شعیب علیه السلام
خدا بیناش کرد از بعدِ آن باز
که شد ده سالِ دیگر خون فشان باز
عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۴) حکایت وفات اسکندر رومی
چو میجوئی نشان از بینشان باز
ازین جستن نه اِستی یک زمان باز
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
شود چشمت به خورشید جهان باز
شود بر تو در دریای جان باز
عطار » اسرارنامه » بخش چهاردهم » بخش ۱ - المقاله الرابع عشر
ورت بخشد کله چه تو چه آن باز
که هر دو زین کله هستند جان باز
عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
تو میباید که جویی آن نشان باز
چنین دانم که یابی در جهان باز
عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو
بحمداللّه که ماندم از جهان باز
نهادم روی جانان را بجان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید
براه شرع هر کو گشت جانباز
در اینجا یافت این راز نهان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۶ - سؤال دیگر شبلی از منصور
بمقصودی رسیدی این زمان باز
که خودشان بگذرانی زین نشان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۸ - در کشف اسرار و توحید کل گوید
چو اصل خویش یابی در جهان باز
بیابی وصل خوداندر مکان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره
یقین ای بایزید این را بدان باز
که میگویم ز سر جان جان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید
سجودت میکنم اندر مکان باز
بشکر آنکه دیدم جان جان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۷ - در سر صفات بعیان عین الیقین فرماید
خلایق را بپرس و عالمان باز
یقین از ما گمان از جاهلان باز
عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۷ - شیخ فریدالدین عطار قدس سره درنموداری خود و اسرار منصور فرماید
کنون شوبرسر اسرار جان باز
بگو دیگر تو از عین عیان باز
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۹ - در اظهار کردن قوّت و قدرت و استغناء کل فرماید
نبینید هیچکس ما را چنان باز
که تا اینجا نگردد جسم و جان باز
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
دم عیسی تو داری در زمان باز
که گفتستی عیان اندر جهان باز
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
ز توحیدش نظر کن این زمان باز
که دیدستی جمال جاودان باز