اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان
بگفت این و گلبرگ پرژاله کرد
ز خونین سر شک آستین لاله کرد
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۳۰ - جنگ رستم زال زر با پیلسم سقلابی قسمت اول
بنالید (و) از درد دل ناله کرد
ز دیده همی رخ پر از ژاله کرد
جامی » هفت اورنگ » تحفةالاحرار » بخش ۱۰ - نعت سیم منبی از بعض معجزات وی که از حد عد متجاوز است و نطاق نطق از احاطه به آن عاجز
چون لب تو لقمه ز بزغاله کرد
لقمه به زیر لب تو ناله کرد
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰
چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد
تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد
بر آستان دیر نهادیم روی گرم
هر ذره صد معامله با روی لاله کرد
آب حیات چون طلبد کس، که بخت ما
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۶۲
داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد
گردون سنگدل به دل ما حواله کرد
هرکس که راه برد به کم عمری بهار
چون لاله صاف ودرد جهان یک پیاله کرد
لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس
[...]
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » مثنویات » ساقینامه
لبت خون به پیمانة لاله کرد
ازین تب لب غنچه تبخاله کرد
سیدای نسفی » شهر آشوب » شمارهٔ ۱۴۶ - پاده چی
پاده چی امرد که از رخ دشت را پر لاله کرد
عشقبازان را علف زار خطش گوساله کرد
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۰ - ذکر آوردن فضّه شیر را به قتلگاه
خاک بر سر کرد چون نی ناله کرد
گرد او، خود شعلهٔ جوّاله کرد
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۳ - حکایت آمدن غراب بر سر بام فاطمهٔ صغری دختر آن جناب
شهر یثرب را چو نی پر ناله کرد
باغ نسرین، بوستان لاله کرد
نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۹ - عزیمت اهلبیت رسالت از شام به جانب کربلا
سیل خون از دیده راند و ناله کرد
کربلا را بوستان لاله کرد
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۵۸ - به درک فرستادن ابراهیم، ابن زیاد را
زانده، نی دل پر از ناله کرد
زخون جگر دیده پر ژاله کرد
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۶۰ - فرستادن محمد ابن حنفیه سرها و غنیمت ها را به حضور همایون
همی آه کرد و همی ناله کرد
ز ابر مژه چهره پر ژاله کرد
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - اولتیماتوم روس به ایران و تجاوزات او در سرحدات ایران
پیمبر بسر زد علی ناله کرد
ز خون چشم زهرا س زمین لاله کرد
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۸
ساقی چه باده بود که بر من حواله کرد
مست ابد مرا به نخستین پیاله کرد
با حکمت آن طبیب که صد ساله درد من
درمان بجرعهٔی ز شراب دوساله کرد
یارب شمیم مشگ و زد بر مشام جان
[...]