داغی که کوه را جگر گرم لاله کرد
گردون سنگدل به دل ما حواله کرد
هرکس که راه برد به کم عمری بهار
چون لاله صاف ودرد جهان یک پیاله کرد
لیلی به این گنه که به مجنون گرفت انس
خاک سیه به کاسه چشم غزاله کرد
رخسار همچو ماه تو گلگل شد از شراب
هر حلقه ای ز زلف ترا همچو هاله کرد
هر پاره از دلم به جهانی فکند آه
این طفل باددست چه با این رساله کرد
درد هزار ساله ما را به یک نفس
پیر مغان دوا به شراب دوساله کرد
دولت همان به سایه من فخر می کند
قسمت مرا اگر به سگان هم نواله کرد
صائب نمی خورد جگر از فکر برگ عیش
هرکس به درد و داغ قناعت چو لاله کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهای انسانی میپردازد. شاعر از داغی که بر دل و جان فرد نشسته سخن میگوید و به تأثیرات آن بر زندگی و احساسات اشاره میکند. او به زندگی پوچ و بیمعنایی که در آن گرفتار شده پرداخته و در عین حال عشق و زیبایی را نیز به تصویر میکشد. در این میان، تصویری از عشق لیلی و مجنون و همچنین زهر قهر و دردهایی که با آن مواجه شده، به چشم میخورد. شاعر به نوعی به تسلیم در برابر تقدیر، و همچنین جدل با دردهای ناشی از عشق و فراق میانجامد. نهایتاً، او به قناعت با دردهایمان، مانند گل لاله که با زخمهایش زیباست، تأکید میکند.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که کوه را به شدت تحت تاثیر قرار داد و لالهها را گرم و شاداب کرد، به ما نیز منتقل شد و بر دل ما فشار آورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در زندگی به کم عمری به زیبایی و سادگی لالهها توجه کند و در عین حال به چالشهای دنیا فکر کند، در واقع یک تجربه عمیق و ارزشمند را به دست آورده است.
هوش مصنوعی: لیلی به خاطر این که عاشق مجنون شد، چشمانش مانند کاسهای تاریک و غمگین شد.
هوش مصنوعی: چهرهات مانند ماه درخشان و زیبا شده است، به طوری که اثر شراب بر آن نمایان است. هر حلقهای از موهای تو همچون نوری اطراف چهرهات را احاطه کرده است.
هوش مصنوعی: هر قسمت از دل من به جهانی از درد و اندوه میافتد. ای کاش میدانستی که این کودک ناتوان چه بلایی بر سر این نامه آورده است.
هوش مصنوعی: درد و رنجی که ما برای هزار سال تحمل کردهایم، تنها با یک نفس عمیق و نوشیدن شراب دوسالهی پیر مغان درمان شد.
هوش مصنوعی: خوشبختی و کامیابی من به قدری ارزشمند است که حتی اگر نصیب من هم نشود و قسمت من به سگان هم داده شود، باز هم همین خوشبختی به من افتخار میکند.
هوش مصنوعی: صائب به این موضوع اشاره دارد که او از اندیشههای لذتطلبی و خوشگذرانی، رنج نمیکشد. هر کسی که بتواند به درد و رنج خود مانند گل لاله، صبر و قناعت را بیاموزد، در واقع در زندگیاش به آرامش و نیازمندی خود تکیه کرده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون عشق بت ز کعبه به دیرم حواله کرد
تسبیح شکر گو شد و ناقوس ناله کرد
بر آستان دیر نهادیم روی گرم
هر ذره صد معامله با روی لاله کرد
آب حیات چون طلبد کس، که بخت ما
[...]
ساقی چه باده بود که بر من حواله کرد
مست ابد مرا به نخستین پیاله کرد
با حکمت آن طبیب که صد ساله درد من
درمان بجرعهٔی ز شراب دوساله کرد
یارب شمیم مشگ و زد بر مشام جان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.